خلاصه کتاب قصه ها عوض می شوند ۱۰ – هانسل و گرتل (ملانسکی)

اگر دنبال یک خلاصه جامع و دلنشین از کتاب «قصه ها عوض می شوند 10: هانسل و گرتل» نوشته سارا ملانسکی هستید، جای درستی آمده اید. این کتاب، شما را به دنیای پرماجرای ایبی و جونا می برد که قرار است این بار داستان هانسل و گرتل را زیر و رو کنند.

تاحالا فکر کردین اگه تهِ قصه های پریان، اون جوری که همیشه شنیدیم، تموم نشه چی میشه؟ اگه یهو قهرمان های داستان، یه مسیر دیگه رو انتخاب کنن یا اصلاً یه نفر دیگه پاش به اون دنیا باز بشه و همه چیز رو به هم بریزه؟ خب، سارا ملانسکی، نویسنده خلاق و پرطرفدار سری کتاب های «قصه ها عوض می شوند»، دقیقاً همین سوال رو از خودش پرسیده و نتیجه اش شده یه عالمه داستان بامزه و هیجان انگیز که دل بچه ها (و البته بزرگ ترها) رو حسابی می بره. جلد دهم این مجموعه، یعنی «هانسل و گرتل»، یکی از همین ماجراجویی های شیرین و گاهی هم ترسناکه که قراره با هم یه سر و گوشی بهش آب بدیم و ببینیم ایبی و جونا، خواهر و برادر کنجکاو داستان ما، این بار چه بلایی سر قصه کلاسیک هانسل و گرتل میارن.

اینجا قراره یه خلاصه کامل و جذاب از این کتاب رو بهتون بدم، جوری که هم با ماجراهای اصلی آشنا بشید و هم اگه اهل مطالعه کامل کتاب هستید، کنجکاوی تون بیشتر شه. پس آماده باشید که یه سفر هیجان انگیز به دنیای آب نبات و جادوگرها داشته باشیم!

مجموعه «قصه ها عوض می شوند»: آینه ای رو به دنیای فانتزی!

اگه با سری «قصه ها عوض می شوند» یا همون Whatever After آشنا نیستید، بذارید یه معرفی کوچولو ازش داشته باشیم. ستاره های اصلی این مجموعه، دو تا خواهر و برادر به اسم ایبی و جونا هستن. ایبی، خواهر بزرگ تره و معمولاً عاقل تر و منطقی تر از برادرشه، ولی جونا هم که شیطون و ماجراجوئه، با حرکاتش ایبی رو مدام وارد دردسر می کنه! این دو تا یه روز یه آینه جادویی و مرموز توی زیرزمین خونه جدیدشون پیدا می کنن. یه آینه ای که هر بار ضربه ای بهش می خوره، اون ها رو می بره به دل یکی از قصه های پریان معروف. از سفیدبرفی و سیندرلا بگیر تا پری دریایی و حالا هم هانسل و گرتل. و هدفشون توی هر داستان چیه؟ خب، معمولاً می خوان به شخصیت های قصه کمک کنن که یه سرنوشت بهتر داشته باشن، اما خب، همیشه هم اون جوری که فکر می کنن پیش نمیره و گاهی همه چیز رو بدتر می کنن و با یه عالمه اتفاق بامزه و غیرمنتظره روبه رو می شن.

این مجموعه با ایده ی نو و جذابش، تونسته جای خودشو توی دل خیلی از بچه ها و نوجوان ها باز کنه. نویسنده، سارا ملانسکی، واقعاً با هنرمندی، قصه های کلاسیک رو با یه چاشنی طنز و ماجراجویی امروزی ترکیب کرده که هم خنده داره، هم پر از درس و نکته های قشنگ. خیلی ها میگن این کتاب ها ذهن بچه ها رو باز می کنه و اونا رو تشویق می کنه که خودشون هم به پایان های متفاوت فکر کنن و خلاق باشن. این دقیقاً همون چیزیه که مجموعه ی «قصه ها عوض می شوند» رو خاص می کنه و بهش یه هویت منحصر به فرد میده. پس اگه دنبال یه عالمه هیجان و خنده و یه ذره جادو هستید، این سری کتاب ها رو از دست ندید.

شخصیت های کلیدی در «هانسل و گرتل» نسخه ی ملانسکی

هر داستانی قهرمان های خودش رو داره و «هانسل و گرتل» نسخه سارا ملانسکی هم از این قاعده مستثنی نیست. البته اینجا با یه ترکیب ویژه روبه رو هستیم که حسابی قصه رو جذاب تر می کنه. بیایید با هم یه نگاهی به شخصیت های اصلی این ماجرا بندازیم:

• ایبی و جونا: خب، این دو تا که دیگه نیازی به معرفی ندارن! خواهر و برادر ماجراجوی ما که این بار قراره قهرمانان ناخواسته داستان هانسل و گرتل بشن. ایبی با ذهن منطقی و گاهی محتاطش سعی می کنه جونا رو کنترل کنه و از دردسر دور نگه داره، اما جونا هم که عاشق شیرینی و هیجانه، همیشه یه راهی برای کشوندن ایبی به قلب ماجرا پیدا می کنه. نقش اون ها توی این داستان محوره؛ اونا قرار نیست فقط تماشاچی باشن، بلکه قرار هست که همه چیز را عوض کنند.
• هانسل و گرتل اصلی: اینجاست که داستان سارا ملانسکی یه پیچ و تاب جالب می خوره. وقتی ایبی و جونا وارد قصه میشن، هانسل و گرتل اصلی به نوعی جاخالی میدن! در واقع، اون ها به خاطر اشتباهات ایبی و جونا، از مسیر اصلی داستان خارج میشن و این خواهر و برادر خودمونن که باید جای اون ها رو بگیرن و با جادوگر روبه رو بشن. این تغییر، خودش کلی ماجرا و چالش جدید ایجاد می کنه و داستان رو از یه روایت تکراری نجات میده.
• جادوگر شیطانی: آخ آخ! این جادوگره که دیگه نیازی به تعریف نداره. یه پیرزن بدذات که عاشق شیرینی و بچه های چاقه! (البته برای خوردن!). توی این نسخه هم جادوگر با همون ذات شیطانیش ظاهر میشه و نقشه های ترسناکی برای ایبی و جونا می کشه. خونه شیرینی اش هم که یه تله ست برای بچه هایی که مثل جونا عاشق شیرینی جات هستن. رویارویی با این جادوگر یکی از بخش های هیجان انگیز و پرتعلیق داستانه که حسابی آدرنالین رو بالا می بره.
• شخصیت های فرعی: توی هر قصه، یه سری شخصیت های فرعی هم هستن که شاید نقششون پررنگ نباشه، ولی به داستان رنگ و لعاب میدن. مثلاً پدر و مادر هانسل و گرتل که اون ها رو رها می کنن، یا حتی اون پرنده ی ناقلا که راه رو به خونه جادوگر نشون میده. این شخصیت ها هم به نوبه خودشون به پیشبرد ماجرا کمک می کنن و صحنه های قصه رو کامل تر نشون میدن.

سارا ملانسکی با این ترکیب جالب شخصیت ها، نه تنها به قصه ی هانسل و گرتل یه جون تازه بخشیده، بلکه به مخاطبانش نشون میده که حتی شخصیت های فرعی هم می تونن توی یه داستان جدید، نقش های غیرمنتظره و جالبی داشته باشن.

خلاصه کامل داستان «هانسل و گرتل» در «قصه ها عوض می شوند ۱۰»

خب، وقتشه بریم سراغ بخش هیجان انگیز و قلب ماجرا! یعنی خلاصه کامل داستان «هانسل و گرتل» توی این جلد از سری «قصه ها عوض می شوند». اگه آماده اید، با ایبی و جونا همراه بشیم تو این سفر شیرین و پرخطر:

ورود به جنگل آب نباتی

داستان از جایی شروع میشه که ایبی و جونا طبق معمول، در زیرزمین خونه شون با آینه جادویی کلنجار میرن. جونا با ضربه زدن به آینه، این بار اونا رو به دنیای هانسل و گرتل پرتاب می کنه. جونا که از هر چیزی شیرین تر خوشش میاد، از اینکه وارد دنیای داستان هانسل و گرتل شده، حسابی ذوق زده ست! فکرشو بکنید، یه جنگل پر از درخت هایی که شاخه هاشون با آب نبات تزئین شده و بوهای شیرین توی هوا پیچیده! به قول معروف، بهشت جونا بود. ایبی هم با اینکه نگران دردسرهای همیشگیه، اما نمیتونه جلوی هیجانش رو بگیره. اون ها توی جنگل گم می شن و دنبال راهی برای برگشت به خونه هستن، که ناگهان با یه خونه عجیب و غریب روبه رو میشن؛ خونه ای که از شیرینی و شکلات و کیک ساخته شده! درست مثل همون چیزی که توی قصه شنیده بودیم.

خانه ی شیرینی و تله جادوگر

با دیدن این خونه، جونا دیگه از خود بی خود میشه و بدون فکر کردن به عواقبش، شروع می کنه به کندن و خوردن شیرینی ها. ایبی سعی می کنه اونو متوقف کنه، اما خب، مگه جونا گوش میده؟ و دقیقاً همینجاست که جادوگر بدجنس داستان، سر و کله اش پیدا میشه. یه پیرزن به ظاهر مهربون ولی باطناً شیطانی که با لبخندی موذی، ایبی و جونا رو دعوت می کنه به خونش. غافل از اینکه این دعوت، فقط یه تله ست. جادوگر که بوی بچه های چاق و لذیذ به مشامش خورده، تصمیم می گیره ایبی و جونا رو به جای هانسل و گرتل اصلی، زندانی کنه و اونا رو حسابی چاق و چله کنه تا بتونه ازشون یه غذای حسابی درست کنه!

چالش های پیش رو

ایبی و جونا توی خونه جادوگر اسیر میشن. جادوگر، جونا رو توی قفسی میندازه و به زور بهش شیرینی و غذا میده تا چاق شه، و ایبی هم مجبور میشه کارهای خونه رو انجام بده و برای جادوگر غذا بپزه. هر روز صبح، جادوگر به جونا میگه انگشتش رو از لای میله های قفس بیاره بیرون تا ببینه چقدر چاق شده. اما جونا که باهوشه، به جای انگشتش، یه استخون کوچیک رو میاره بیرون تا جادوگر فکر کنه هنوز لاغره و وقت داره برای چاق شدنش. ایبی هم توی این مدت سعی می کنه نقشه های فرار مختلفی بکشه، اما هر بار با یه مشکل جدید روبه رو میشه. از درست کردن یه راه فرار از توی آشپزخونه گرفته تا تلاش برای پیدا کردن یه وسیله جادویی که بتونه اونا رو نجات بده. هر لحظه، تعلیق و هیجان داستان بیشتر میشه و خواننده دلش میخواد زودتر بدونه که این دو تا خواهر و برادر چطور قراره از این مخمصه فرار کنن.

همکاری برادر و خواهر

توی این شرایط سخت و خطرناک، ایبی و جونا مجبور میشن بیشتر از همیشه با هم همکاری کنن. ایبی با فکر و منطقش، و جونا با شیطنت و گاهی هم ایده های عجیب و غریبش، به هم کمک می کنن. اون ها با همفکری و استفاده از نبوغ و شجاعتشون، سعی در حل مشکلات دارن. مثلاً ایبی به جونا کمک می کنه که چطور جادوگر رو گول بزنه، و جونا هم با روحیه ماجراجویی اش، ایبی رو تشویق می کنه که ناامید نشه و به دنبال راه فرار باشه. این بخش از داستان به خوبی نشون میده که حتی با وجود تفاوت های شخصیتی، یک خواهر و برادر چطور می تونن با اتحاد و همدلی، از پس بزرگترین چالش ها بربیان.

رویارویی نهایی و تغییر سرنوشت

و بالاخره لحظه موعود فرا میرسه. جادوگر که دیگه خسته شده و فکر می کنه جونا به اندازه کافی چاق شده، تصمیم میگیره اون رو بپزه. ایبی باید یه فکر اساسی کنه. اون با یه نقشه زیرکانه، جادوگر رو گول میزنه. جادوگر از ایبی می خواد که ببینه آیا فر (تنور) به اندازه کافی داغ شده یا نه. ایبی هم با تظاهر به اینکه نمی تونه به داخل فر نگاه کنه، از جادوگر می خواد که خودش خم بشه و داخل رو نگاه کنه. و در یک لحظه حساس، ایبی با کمک جونا، جادوگر رو هل میده داخل فر! این صحنه، نقطه اوج داستانه و نشون میده که چطور هوش و شجاعت بچه ها می تونه بر شرارت غلبه کنه. با از بین رفتن جادوگر، ایبی و جونا نه تنها خودشون رو نجات میدن، بلکه سرنوشت هانسل و گرتل اصلی رو هم تغییر میدن. اون ها حالا دیگه آزادن و می تونن به دنیای خودشون برگردن.

بازگشت به دنیای واقعی

بعد از این ماجراجویی پرخطر و شیرین، ایبی و جونا از طریق آینه جادویی به دنیای واقعی و خونه خودشون برمی گردن. اون ها حالا نه تنها از دست جادوگر نجات پیدا کردن، بلکه کلی درس جدید هم گرفتن. درسی درباره شجاعت، همدلی، هوش و اینکه چطور میشه حتی از دل یه موقعیت ترسناک هم به سلامت بیرون اومد. برگشتن به خونه بعد از هر سفر به دنیای قصه ها، همیشه با یه حس خاص همراهه؛ حس اینکه یه ماجرای دیگه رو هم تجربه کردن و یه قدم به هم نزدیک تر شدن. این پایان، هم شیرینه و هم امیدبخش، و خواننده رو آماده می کنه برای ماجراجویی های بعدی ایبی و جونا.

پیام ها و مضامین اصلی کتاب «هانسل و گرتل» (قصه ها عوض می شوند ۱۰)

کتاب «قصه ها عوض می شوند ۱۰: هانسل و گرتل» فقط یه داستان سرگرم کننده نیست، بلکه کلی پیام و مفهوم عمیق تر هم برای مخاطبش داره که باعث میشه بعد از خوندنش حسابی به فکر فرو بریم. بیایید یه نگاهی بندازیم به مهم ترین مضامین و درس های این کتاب:

• قدرت همدلی و همکاری: توی این داستان، ایبی و جونا نشون میدن که چقدر مهمه خواهر و برادرها (یا اصلاً هر دوستی) با هم متحد باشن. ایبی با منطقش و جونا با شیطنت و گاهی ایده های عجیب و غریبش، مکمل همدیگه هستن. این کتاب به بچه ها یاد میده که حتی با وجود تفاوت های شخصیتی، وقتی با هم همکاری کنن، قوی تر میشن و می تونن از پس هر مشکلی بربیان.
• شجاعت و چاره اندیشی: ایبی و جونا توی موقعیت های خیلی خطرناکی قرار می گیرن، اما به جای اینکه بترسن و تسلیم بشن، به فکر چاره میفتن. این نشون میده که شجاعت فقط به معنای نترسیدن نیست، بلکه به معنای مواجهه با مشکلات و پیدا کردن راه حل برای اوناست. جونا با تظاهر به لاغری و ایبی با نقشه کشیدن برای جادوگر، نمونه هایی از این چاره اندیشی هستن.
• نگاهی نو به قصه های کلاسیک: یکی از قشنگ ترین ویژگی های کل سری «قصه ها عوض می شوند»، اینه که بچه ها رو تشویق می کنه که به قصه هایی که همیشه شنیدن، یه جور دیگه نگاه کنن. این کتاب به اون ها یاد میده که میتونن خلاق باشن و فکر کنن که اگه یه اتفاق کوچیک توی داستان عوض بشه، چه تغییرات بزرگی میتونه ایجاد کنه. این کار، خلاقیت و قدرت تفکر انتقادی بچه ها رو حسابی تقویت می کنه.
• طنز و سرگرمی: سارا ملانسکی خیلی خوب میدونه چطور با چاشنی طنز و موقعیت های خنده دار، مفاهیم رو به بچه ها منتقل کنه. وجود صحنه های بامزه و دیالوگ های کنایه آمیز، باعث میشه داستان نه تنها آموزنده باشه، بلکه برای کودکان هم کاملاً سرگرم کننده و جذاب باشه و از خوندنش خسته نشن.

در نهایت، این کتاب به بچه ها درس های مهمی درباره خانواده، شجاعت، و اهمیت تفکر خلاق میده. درس هایی که توی زندگی واقعی هم به دردشون می خوره و کمک می کنه با چالش ها روبه رو بشن.

این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟ (راهنمای انتخاب)

اگه شما هم از اون دسته پدر و مادرها یا مربی ها هستید که دنبال یه کتاب مناسب برای بچه ها می گردید، یا اگه خودتون یه نوجوان کنجکاو هستید، حتماً این سوال براتون پیش میاد که «قصه ها عوض می شوند ۱۰: هانسل و گرتل» برای چه کسانی مناسبه؟ خب، بیاید با هم ببینیم:

• کودکان ۷ تا ۱۲ سال (کلاس اول تا ششم): انتشارات پرتقال و خود نویسنده، این کتاب رو برای این گروه سنی مناسب دونستن. زبان روان و ساده، ماجراهای پرهیجان و البته کمی ترسناک (که البته با طنز همراهه)، دقیقاً برای همین سن و سال ایده آله. متن کتاب، نه اونقدر سخته که بچه خسته شه و نه اونقدر ساده که حوصله اش سر بره.
• عاشقان ماجراجویی، فانتزی و طنز: اگه بچه ی شما عاشق داستان هایی با دنیای جادویی، ماجراهای هیجان انگیز و کلی خنده و شیطنت ایه، این کتاب دقیقاً همون چیزیه که دنبالش میگردید. ترکیب قصه های پریان و یه رویکرد مدرن و طنزآمیز، یه تجربه خواندنی متفاوت رو براشون رقم میزنه.
• بچه هایی که به دنبال کتاب های با تصاویر جذاب و متنی روان هستن: کتاب های سارا ملانسکی معمولاً با تصویرسازی های قشنگ و متنی که مثل آب روان جریان داره، دل بچه ها رو می بره. پاراگراف های کوتاه و دیالوگ های زنده باعث میشه خواندنش خیلی راحت و لذت بخش باشه.
• خانواده هایی که به دنبال کتاب های مشترک برای مطالعه و بحث هستن: این کتاب فرصت خیلی خوبی رو برای والدین و بچه ها فراهم می کنه که با هم بخونن، درباره اش حرف بزنن و حتی درباره اینکه اگه جای ایبی و جونا بودن چیکار می کردن، بحث کنن. این جور تعاملات، پیوند خانواده رو قوی تر می کنه و به بچه ها کمک می کنه بهتر حرف بزنن و نظر بدن.
• طرفداران مجموعه «قصه ها عوض می شوند»: اگه از قبل با ایبی و جونا آشنا هستید و جلدهای قبلی رو خوندید، این جلد هم قطعاً شما رو ناامید نمیکنه و یک ماجراجویی جدید و بامزه رو بهتون هدیه میده.

خلاصه که اگه دنبال یه کتاب می گردید که هم سرگرم کننده باشه، هم آموزنده و هم ذهن بچه ها رو باز کنه، «قصه ها عوض می شوند ۱۰: هانسل و گرتل» یه انتخاب عالیه.

بازتاب ها و نقدهای برجسته کتاب

خب، هیچ چیز مثل نظرات بقیه بهمون کمک نمی کنه که یه دید بهتر نسبت به یه کتاب پیدا کنیم. «قصه ها عوض می شوند ۱۰: هانسل و گرتل» هم مثل بقیه جلدهای این مجموعه، بازتاب های خیلی خوبی داشته و منتقدین و خواننده ها حسابی ازش استقبال کردن. بیایید یه نگاهی به چند تا از این نقدها بندازیم:

• سرعت داستان و تعلیق (Kirkus Reviews): یکی از نقاط قوت اصلی که منتقدین بهش اشاره کردن، «روند سریع و تعلیق بالای داستانه که خواننده ها رو از همون صفحه ی اول مسحور می کنه.» یعنی چی؟ یعنی داستان اونقدر پرکششه که اصلاً نمیتونی کتاب رو زمین بذاری و دلت میخواد همین جوری ادامه بدی تا ببینی تهش چی میشه. این ویژگی برای جذب بچه ها، که ممکنه زود خسته بشن، فوق العاده مهمه.
• سرگرم کننده و خنده دار (Lauren Myracle): نویسنده معروف، لورن مایراکل، این کتاب رو «سرگرم کننده و خنده دار» توصیف کرده. خب، کیه که از یه کتاب خنده دار بدش بیاد؟ طنز سارا ملانسکی، هم هوشمندانه ست و هم برای بچه ها قابل فهم. این طنز، باعث میشه حتی صحنه های ترسناک هم قابل هضم تر بشن.
• پیچ و تاب های غیرمنتظره و قدرت دختران (Booklist): مجله Booklist هم این کتاب رو «خنده دار با پیچ و تاب های غیرمنتظره و نشان دادن قدرت دختران» دونسته. ایبی توی این داستان نشون میده که چطور با هوش و شجاعتش میتونه از پس مشکلات بربیاد و نیازی نیست حتماً یه پسر باشه تا قهرمان داستان بشه. این پیام برای دختربچه های امروز خیلی الهام بخشه.

البته، همیشه هم نظرات مثبت نیست. بعضی از خواننده ها (مخصوصاً اونایی که خیلی به قصه های کلاسیک وفادارن) ممکنه بگن «ایده اولیه داستان خوب بود؛ ولی جملات و روایت ها به زبانی کاملاً بچگانه نوشته شدن. اگه یکم بیشتر روش کار می شد، کتاب خیلی خوبی برای گروه سنی جوان بود. ولی این فقط به درد کودک می خوره.» اما خب، باید یادمون باشه که هدف این کتاب ها، بازسازی قصه ها به شکلی مدرن و جذاب برای گروه سنی خاصی هست و سارا ملانسکی دقیقاً به همین هدف رسیده. به هر حال، جالب ترین بخش، تعامل خواننده ها با این عوض شدن قصه هاست که نشون میده کتاب حسابی فکرشون رو درگیر کرده!

چرا باید این جلد از «قصه ها عوض می شوند» را خواند؟

شاید بپرسید که با وجود این همه کتاب توی بازار، چرا باید سراغ «قصه ها عوض می شوند ۱۰: هانسل و گرتل» رفت؟ راستش رو بخواهید، این کتاب فراتر از یه خلاصه ساده از یه قصه قدیمیه. کلی دلیل خوب هست که هم شما و هم فرزندانتون رو به سمت این ماجراجویی شیرین و پرمخاطره سوق بده:

1. تقویت خلاقیت و تخیل: این کتاب به بچه ها یاد میده که همیشه یه راه دیگه برای دیدن داستان ها و اتفاقات هست. اون ها رو تشویق می کنه که خودشون هم به پایان های متفاوت فکر کنن و داستان سازی کنن. مگه نه اینکه مهم ترین ویژگی بچه ها، همون قوه تخیل بی حد و حصرشونه؟
2. درس های ارزشمند پنهان در دل طنز: همونطور که گفتیم، زیر لایه های طنز و ماجراجویی، درس های مهمی درباره شجاعت، همدلی و همکاری بین خواهر و برادر پنهان شده. این درس ها به شکلی غیرمستقیم و جذاب به بچه ها منتقل میشن و تاثیرگذاری بیشتری دارن.
3. معرفی قصه های کلاسیک به شکلی جدید: این کتاب فرصتیه تا بچه های امروزی، که شاید کمتر با قصه های پریان کلاسیک آشنایی دارن، با این داستان ها روبه رو بشن، اما نه به شکلی خشک و قدیمی، بلکه با یه چاشنی مدرن و امروزی که براشون جذاب تره.
4. تقویت مهارت خواندن و لذت از کتاب: لحن روان و محاوره ای، پاراگراف های کوتاه و ماجراهای پرهیجان، باعث میشه بچه ها بدون اینکه خسته بشن، از خوندن کتاب لذت ببرن و مهارت های خواندنشون حسابی تقویت بشه. اینجوری کتابخوانی براشون تبدیل به یه تفریح میشه، نه یه اجبار.
5. ارتباط با شخصیت های دوست داشتنی: ایبی و جونا اونقدر شخصیت های واقعی و دوست داشتنی ای هستن که خیلی زود میشن دوست صمیمی بچه ها. اونا با اشتباهاتشون، با شجاعتشون و با روحیه ماجراجوییشون، حسابی به دل مخاطب میشینن و بچه ها میخوان بدونن که در ادامه چه بلایی سرشون میاد.
6. پل ارتباطی با جلدهای دیگر: اگه این جلد رو خوندید و لذت بردید، مطمئناً دلتون میخواد بقیه جلدهای «قصه ها عوض می شوند» رو هم بخونید. هر جلد، یه داستان متفاوت و یه ماجراجویی جدید داره که میتونه ساعت ها شما رو سرگرم کنه.

پس، اگه دنبال یه کتاب می گردید که هم دلنشین باشه، هم هیجان انگیز، هم آموزنده و هم خلاقیت رو تقویت کنه، «هانسل و گرتل» سارا ملانسکی یه انتخاب فوق العاده ست. مطمئن باشید که پشیمون نمیشید!

دیگر کتاب های خواندنی از سری «قصه ها عوض می شوند»

اگه از ماجراهای ایبی و جونا توی «هانسل و گرتل» حسابی خوشتون اومده و دلتون یه عالمه ماجراجویی دیگه با آینه جادویی میخواد، خبر خوب اینه که سارا ملانسکی کلی جلد دیگه از سری «قصه ها عوض می شوند» نوشته که هر کدومش یه دنیای هیجان انگیز و جدید رو به روتون باز می کنه. بعضی از این کتاب های جذاب رو براتون اینجا میارم تا بتونید سفرتون رو توی این دنیای فانتزی ادامه بدید:

• قصه ها عوض می شوند ۱: سفید برفی: اولین جلد از این مجموعه که ایبی و جونا رو با آینه جادویی و اولین ماجراجویی شون آشنا می کنه.
• قصه ها عوض می شوند ۳: پری دریایی: این بار ایبی و جونا توی دنیای زیر آب و در کنار پری دریایی معروف، ماجراجویی می کنن.
• قصه ها عوض می شوند ۴: زیبای خفته: آیا ایبی و جونا می تونن زیبای خفته رو قبل از اینکه صد سال بخوابه، بیدار کنن؟
• قصه ها عوض می شوند ۶: سیندرلا: خب، کیه که نخواد بدونه ایبی و جونا چه بلایی سر کفش شیشه ای سیندرلا میارن؟
• قصه ها عوض می شوند ۸: جک و لوبیای سحرآمیز: این جلد یکی از پرفروش ترین هاست که حتماً باید بخونیدش.
• قصه ها عوض می شوند ۹: راپونزل: ماجراهای ایبی و جونا با موهای بلند راپونزل!
• قصه ها عوض می شوند ۱۳: جک و لوبیای سحرآمیز (جلد دوم): ماجراجویی دوباره با لوبیای سحرآمیز!

هر کدوم از این جلدها، یه قصه کلاسیک رو به شکلی بامزه و پر از پیچ و تاب جدید روایت می کنه و مطمئن باشید که ساعت ها شما رو سرگرم میکنه. پس اگه یه بار مزه شیرین «عوض شدن قصه ها» رو چشیدید، بعید نیست که عاشق بقیه جلدهای این مجموعه هم بشید و بخواید همه ماجراهای ایبی و جونا رو دنبال کنید.

نتیجه گیری: پایانی شیرین برای یک سفر به دنیای هانسل و گرتل!

خب، سفرمون به دنیای شیرینی ها و جادوگرها با ایبی و جونا توی کتاب «قصه ها عوض می شوند ۱۰: هانسل و گرتل» به پایان رسید. دیدیم که چطور سارا ملانسکی، با یه ایده ناب، تونسته یه قصه کلاسیک و آشنا رو به یه ماجراجویی مدرن، پرهیجان و حسابی خنده دار تبدیل کنه. این کتاب، نه تنها پر از اتفاقات غیرمنتظره و بامزه ست، بلکه درس های خیلی قشنگی هم درباره همدلی، شجاعت و قدرت تفکر خلاق بهمون میده. ایبی و جونا با تمام تفاوت هاشون، یه تیم فوق العاده رو تشکیل میدن که میتونن از پس هر جادوگری بربیان و سرنوشت قصه ها رو به نفع خودشون (و گاهی هم به نفع بقیه!) تغییر بدن.

این کتاب از اون دسته ست که هم برای بچه ها یه انتخاب عالیه که هم سرگرم بشن و هم چیزهای جدید یاد بگیرن، و هم برای والدین فرصتیه تا با بچه هاشون درباره داستان و پیام هاش حرف بزنن. اگه از خلاصه کتاب قصه ها عوض می شوند 10: هانسل و گرتل لذت بردید، مطمئنم که از خوندن خود کتاب هم سیر نمیشید و دلتون میخواد تک تک جزئیات این ماجراجویی شیرین رو تجربه کنید. انتشارات پرتقال هم که این سری رو به خوبی به فارسی زبان ها معرفی کرده، کار ارزشمندی انجام داده. پیشنهاد می کنم این سفر به دنیای جادویی رو از دست ندید و با ایبی و جونا، به دل قصه های عوض می شوند بزنید.

راستی، به نظر شما ایبی و جونا با کمک کدوم یکی از ویژگی های شخصیتی شون تونستن جادوگر رو شکست بدن؟ هوششون یا شجاعتشون؟