خلاصه کتاب بازاریابی برایان تریسی: درس ها و نکات کاربردی
خلاصه کتاب بازاریابی ( نویسنده برایان تریسی )
اگر دنبال یک نقشه راه برای تسخیر بازار و افزایش فروش کسب وکارت هستی، خلاصه کتاب بازاریابی برایان تریسی دقیقاً همون چیزیه که بهت کمک می کنه تا اصول کلیدی رو یاد بگیری و از رقبا جلو بزنی. این کتاب یه راهنمای عملی برای بازاریابی موفقه که می تونی ایده هاشو همین الان تو کسب وکارت پیاده کنی و نتیجه بگیری.
برایان تریسی، اسمش دیگه با موفقیت و فروش گره خورده. وقتی حرف از بازاریابی می شه، خیلی ها به کارهای تریسی ارجاع می دن. کتاب «بازاریابی» اون هم مثل بقیه کارهاش، پر از ایده هاییه که شاید به ظاهر ساده باشن، ولی وقتی بهشون عمل می کنی، می بینی چه جادوئی توشونه. راستش رو بخوای، تو این بازار شلوغ و پر از رقابت، اگه بازاریابی قوی نداشته باشی، انگار داری بی نقشه و قطب نما تو صحرا راه می ری! خیلی زود راه رو گم می کنی و شکست می خوری.
خیلی از ماها وقت نداریم ساعت ها بشینیم و یه کتاب قطور رو بخونیم، مخصوصاً وقتی کسب وکار خودمون رو داریم و سرمون شلوغه. اما اگه می خوای عقب نمونی و همیشه یه قدم از بقیه جلوتر باشی، باید یه جورایی این اطلاعات مهم رو به دست بیاری. اینجاست که این خلاصه حسابی به دردت می خوره. ما اینجا تمام عصاره و جون کلام برایان تریسی رو برات آوردیم، یه جورایی یه میانبر زدیم تا تو کمترین زمان، بیشترین بهره رو ببری. قراره تو این مقاله، مفاهیم اصلی، استراتژی های عملی و اون نکته های طلایی رو با هم مرور کنیم که نه تنها می تونی همین الان تو کسب وکارت به کارشون بگیری، بلکه می تونی باهاشون یه بازاریاب واقعی و تمام عیار بشی. پس کمربندتو سفت کن که بریم برای یه سفر بازاریابی جانانه!
نکات کلیدی و کاربردی کتاب بازاریابی برایان تریسی (پیش نمایش سریع برای مطالعه کنندگان عجول)
اگه وقتت خیلی کمه و فقط می خوای تو یه نگاه بفهمی این کتاب چی میگه، این چندتا نکته رو از ما داشته باش:
- هدف اصلی کسب وکارت فقط سود نیست؛ جذب و نگه داشتن مشتریه. سود نتیجه این کاره.
- همیشه حق با مشتریه! گوش دادن به مشتری، مهم ترین اصل بازاریابیه.
- مردم با احساسات خرید می کنن، نه منطق. پس روی حسی که محصولت بهشون میده تمرکز کن.
- بدون مزیت رقابتی، تو بازار هیچ جایگاهی نداری. یه چیزی ارائه بده که فقط تو داشته باشی!
- بازاریابی مثل یه نبرده. باید برنامه ریزی کنی، رقباتو بشناسی و با استراتژی جلو بری.
- آمیخته بازاریابی (۷P) رو دست کم نگیر؛ محصول، قیمت، تبلیغ، مکان، بسته بندی، جایگاه سازی و افراد، همه باید درست و حسابی با هم ترکیب بشن.
- تمرکز روی یک بازار خاص (نیچ مارکت) و بهترین بودن در اون، خیلی بهتر از همه فن حریف بودنه.
بخش 1: استراتژی های بنیادین بازاریابی (مفاهیم اصلی و فلسفه تریسی)
فصل 1: هدف واقعی کسب وکار: جذب و حفظ مشتری
برایان تریسی تو اولین فصل کتابش یه واقعیت مهم رو بهت می گه: «هدف اصلی هر کسب وکار، نه سود خالص، بلکه جذب و حفظ مشتریه.» شاید بگی خب معلومه! ولی واقعاً چند نفر به این موضوع عمقی فکر می کنن؟ سود، فقط یه نتیجه است، نه خود هدف. اگه مشتری داشته باشی و بتونی اونو راضی نگهداری، سود خودش میاد دنبالت.
توی دنیای رقابتی امروز، هزینه ای که برای جذب یه مشتری جدید می کنی، چندین برابر بیشتر از هزینه ایه که برای نگه داشتن مشتری های قدیمیت می کنی. پس با تمرکز روی کیفیت محصول و اینکه مشتری چه تجربه ای ازت داره، می تونی وفاداری اونا رو جلب کنی. فرض کن یه کافه داری. اگه قهوه ات عالی باشه و برخورد باریستاهات بی نظیر، مشتری دوباره برمی گرده. همین قدر ساده، همین قدر مهم!
فصل 2: چهار ستون بازاریابی موفق برای نتایج فوری
تریسی می گه چهار تا اصل اساسی هستن که اگه اونا رو رعایت کنی، بازاریابیت سریع تر جواب میده. این چهار تا اصل چیا هستن؟ خلق نتیجه، قیمت گذاری مناسب، درک شرایط مشتری و تحویل ارزش واقعی.
مثلاً یه کسب وکار آنلاین رو در نظر بگیر که داره دوره آموزشی می فروشه. اگه دوره اش واقعاً به دانشجوها کمک کنه که به نتایج دلخواهشون (خلق نتیجه) برسن، قیمت گذاریش جوری باشه که هم برای دانشجو مقرون به صرفه باشه و هم برای کسب وکار سودآور (قیمت گذاری مناسب)، نیازهای واقعی و مشکلات دانشجوها رو خوب بشناسه (درک شرایط مشتری) و واقعاً به اونا ارزش اضافه بده (تحویل ارزش واقعی)، شک نکن که موفق میشه. اینا اصول بنیادین هستن که تو هر بازاری، از فروش لباس گرفته تا خدمات مشاوره ای، جواب می دن.
فصل 3: سه سوال حیاتی در بازاریابی: پیش از هر گامی بپرسید
قبل از اینکه شروع کنی به دویدن و کلی هزینه کنی، تریسی می گه اول این سه تا سوال رو از خودت بپرس: «آیا اصلاً بازاری برای محصول یا خدماتم وجود داره؟»، «اندازه این بازار چقدره؟ انقدر بزرگه که بتونم ازش پول دربیارم؟» و «آیا می تونم به این بازار دسترسی پیدا کنم؟».
تصور کن یه ایده ناب داری برای ساخت یه محصول جدید. اگه این سوالات رو از خودت نپرسی، ممکنه یه محصول فوق العاده بسازی، ولی کسی نباشه که اونو بخره! این مثل اینه که یه پل بسازی ولی دو طرف پل به هیچ جایی وصل نباشه. پس این سه سوال، یه چک لیست طلاییه برای کارآفرین ها که جلوی کلی ریسک و هدر رفتن پول رو می گیره.
فصل 4: تحقیقات بازار: قلب تپنده استراتژی های موثر
اگه بخوای توی بازاریابی موفق باشی، باید نبض بازار رو تو دستت داشته باشی. این یعنی چی؟ یعنی تحقیقات بازار! باید بدونی مشتری هات کیا هستن، رقبات چیکار می کنن و اوضاع بازار چطوره.
تو می تونی با روش های مختلفی این اطلاعات رو به دست بیاری. مثلاً می تونی از مشتری هات سوال بپرسی، آمار و ارقام اینترنتی رو بررسی کنی یا حتی رفتار مشتری ها رو تو فروشگاهت یا سایتت تحلیل کنی. یادت باشه، هرچی اطلاعاتت کامل تر باشه، تصمیماتت هم دقیق تر و درست تر میشه. مثل یه دکتر که قبل از هر درمانی، اول یه تشخیص دقیق میده.
فصل 5: بازاریابی مشتری محور: مشتری در مرکز همه تصمیم ها
برایان تریسی خیلی تاکید می کنه که مشتری باید محور همه کارهات باشه. یعنی چی؟ یعنی از طراحی محصولت گرفته تا نحوه خدمات دهیت، باید رضایت مشتری رو اولویت اول قرار بدی.
مثلاً شرکت هایی مثل IBM تو خدمات مشتری، حسابی سنگ تموم می ذارن. یا رستوران هایی که مشتری هاشون رو با اسم کوچیک می شناسن و دقیقاً می دونن چی دوست دارن. اگه به مشکلات مشتری ها گوش بدی و سعی کنی اونا رو حل کنی، اون وقت مشتری ها هم حسابی بهت وفادار می مونن و بارها و بارها ازت خرید می کنن. این دیگه راز نیست، یه قانونه!
فصل 6: روانشناسی خرید: چرا مردم واقعاً خرید می کنند؟
تا حالا فکر کردی چرا مردم یه محصول رو می خرن؟ تریسی می گه تصمیمات خرید، بیشتر از اینکه منطقی باشن، احساسی هستن. مردم دوست دارن حس خوبی داشته باشن، از شکست بترسن یا دنبال موفقیت باشن.
پس اگه می خوای محصولت رو بفروشی، به جای اینکه فقط لیست ویژگی هاشو ردیف کنی، بگو این محصول چه حسی بهشون میده؟ چه مشکلی رو براشون حل می کنه؟ چطور زندگی شون رو بهتر می کنه؟ یه جورایی باید احساس خوب رو بهشون بفروشی، نه فقط یه کالا. مثل تبلیغاتی که نشون میدن یه خانواده چقدر با استفاده از یه محصول خوشحالن، نه اینکه بگن این محصول چقدر مقاومه!
بخش 2: رقابت و تمایز: چگونه در بازار شلوغ برجسته شویم؟
فصل 7: تحلیل رقابتی: شناخت میدان نبرد و دشمنان پنهان
توی بازار، تو تنها نیستی! کلی رقیب داری، هم مستقیم و هم غیرمستقیم. برای اینکه بتونی تو این میدون نبرد پیروز بشی، باید رقبات رو مثل کف دستت بشناسی.
باید بدونی نقاط قوت و ضعف اونا چیه، مشتری هاشون چرا از اونا خرید می کنن؟ حتی گاهی اوقات بزرگترین رقیب تو، یه شرکت دیگه نیست، بلکه عادت های قدیمی مشتری هاست یا بی توجهی اونا به محصول جدید تو. تریسی می گه هیچ وقت رقبات رو دست کم نگیر. فرض کن اونا هم به اندازه تو باهوش و مصمم هستن. پس خوب بررسی کن و ببین کجاها می تونی بهتر عمل کنی.
فصل 8: کسب مزیت رقابتی: راز موفقیت پایدار
جک ولش، مدیر معروف، یه جمله طلایی داره: «اگه مزیت رقابتی نداری، رقابت نکن!» برایان تریسی هم روی همین قضیه تاکید می کنه. تو باید تو یه حوزه ای بهترین باشی، یا یه چیزی ارائه بدی که هیچ کس دیگه نداره. این میشه همون پیشنهاد فروش منحصر به فرد (USP) تو.
مثلاً یه رستوران رو تصور کن که فقط یه نوع غذا رو با بهترین کیفیت ممکن ارائه میده. این می تونه USP اون باشه. یا یه شرکت خدماتی که می گه ما فقط فلان کار رو با تضمین ۱۰۰ درصد انجام می دیم. اگه نتونی خودتو متمایز کنی، تنها راهی که برات می مونه، کم کردن قیمته که آخرش به ضررت تموم میشه. پس دنبال اون چیزی بگرد که تو رو خاص می کنه.
فصل 9: آمیخته بازاریابی (7P): دستورالعمل جامع موفقیت
تصور کن داری یه غذای خوشمزه درست می کنی. برای اینکه بهترین مزه رو بده، باید مواد اولیه رو درست انتخاب کنی و به اندازه لازم با هم ترکیبشون کنی. آمیخته بازاریابی (Marketing Mix) هم دقیقاً همینه. تریسی از ۷ تا جزء اصلی صحبت می کنه: محصول (Product)، قیمت (Price)، تبلیغ (Promotion)، مکان (Place)، بسته بندی (Packaging)، جایگاه سازی (Positioning) و افراد (People).
این هفت تا جزء مثل چرخ دنده های یک ماشین هستن که باید با هم هماهنگ باشن. اگه یه دنده اش گیر کنه یا درست کار نکنه، کل ماشین از حرکت می ایسته. مثلاً اگه محصولت عالی باشه ولی قیمتش نامناسب یا تبلیغاتش ضعیف باشه، شکست می خوری. پس باید به هر هفت تاش خوب فکر کنی و بهترین ترکیب رو برای کسب وکارت پیدا کنی.
فصل 10: استراتژی های جایگاه سازی: تسخیر ذهن مشتری
ذهن مشتری مثل یه لوکیشن ارزشمنده که هرکس بتونه اونو تسخیر کنه، برنده بازیه. جایگاه سازی یعنی اینکه چطور می خوای تو ذهن مشتری هات شناخته بشی؟ دوست داری با چه کلماتی تو رو توصیف کنن؟
مثلاً ولوو با «ایمنی» و والمارت با «قیمت پایین» تو ذهن مردم جا افتادن. این جایگاه رو نباید به شانس و اقبال واگذار کنی، بلکه باید فعالانه اونو بسازی و تثبیتش کنی. کاری کنی که وقتی مردم به محصول یا خدمت خاصی فکر می کنن، اسم تو اولین چیزی باشه که تو ذهنشون میاد. این همون قدرت جایگاه سازیه.
فصل 11: چهار اصل استراتژی بازاریابی: قطب نمای موفقیت شما
برایان تریسی می گه چهار تا اصل اساسی مثل یه قطب نما، راه رو تو بازاریابی بهت نشون میدن: تخصص، تمایز، بخش بندی و تمرکز.
یعنی چی؟ یعنی متخصص یه کار خاص باش (تخصص)، خودتو از بقیه رقبا متمایز کن (تمایز)، مشتری های خاص خودت رو پیدا کن (بخش بندی) و تمام انرژیت رو روی همون گروه خاص از مشتری ها و اون تخصصت بذار (تمرکز). این چهار تا اصل بهت کمک می کنن که گیج نشی و بدونی دقیقاً چه مسیری رو باید بری. خیلی از شرکت های موفق، با همین چهار اصل تونستن به اوج برسن.
بخش 3: تاکتیک ها و رویکردهای خلاقانه برای رشد
فصل 12: انتخاب میدان نبرد: هوشمندانه بجنگید، نه سخت تر
تو بازاریابی، قرار نیست همیشه سخت ترین راه رو بری و با همه بجنگی. گاهی باید هوشمندانه عمل کنی و میدان نبرد خودت رو درست انتخاب کنی.
تریسی می گه با تغییر محصول یا گروه مشتری ها، رقبا هم عوض میشن. پس اول باید مشتری های فعلی و آینده ات رو خوب بشناسی و بعد نقاط قوت و ضعف رقبات رو تحلیل کنی. یادت باشه، گاهی یه پیروزی می تونه کلی هزینه برات داشته باشه و تمام منابعت رو خالی کنه (پیروزی پیروسی). از این جور نبردها دوری کن و سعی کن با برنامه ریزی درست، از منابعت به بهترین شکل محافظت کنی. مثل یه شطرنج باز که از قبل چند حرکت رو پیش بینی می کنه.
فصل 13: اصول نظامی استراتژی بازاریابی: درس هایی از میدان جنگ
شاید عجیب به نظر برسه، ولی تریسی بازاریابی رو به یه جنگ تشبیه می کنه و می گه می تونی از اصول نظامی برای موفقیت توش استفاده کنی. این اصول شامل تعیین هدف، حمله، تمرکز، مانور، تلاش جمعی، غافلگیری و بهره برداری هستن.
مثلاً اگه یه هدف روشن و مکتوب داشته باشی (تعیین هدف)، همیشه دنبال ایده های جدید باشی (حمله)، تمام نیروها رو روی نقطه ضعف رقبا متمرکز کنی (تمرکز)، انعطاف پذیر باشی و آماده تغییر سریع (مانور) و با تیمت هماهنگ کار کنی (تلاش جمعی)، می تونی رقبا رو غافلگیر کنی (غافلگیری) و از هر موفقیتی حداکثر استفاده رو ببری (بهره برداری). اینا واقعاً درس های بزرگی از میدان جنگ هستن که تو بازاریابی هم جواب میدن.
فصل 14: تاکتیک های منحرف کردن و منصرف کردن رقبا: بازی شطرنج در بازار
وقتی تو یه بازار سودآور هستی و داری خوب پول درمیاری، رقبا هم بیکار نمی مونن. اونا حواسشون بهت هست. تریسی می گه باید کاری کنی که توجه رقبا رو از خودت دور کنی.
مثلاً برنامه هات رو مخفی نگه دار و لاف موفقیت هات رو نزن. حتی می تونی کاری کنی که حواسشون پرت بازارهای کم سودتر بشه تا تو بتونی تو بازار اصلیت، آروم و بی سروصدا، جایگاهت رو محکم کنی. این مثل یه بازی شطرنجه که باید چند حرکت جلوتر رو ببینی و رقیبت رو فریب بدی.
فصل 15: استراتژی «اولین و بیشترین»: تسخیر سریع بازار
این استراتژی خیلی ساده است: اول از همه برو تو بازار و با تمام قدرتت حمله کن! اپل تو عرضه محصولاتش، استاد این استراتژیه.
وقتی یه محصول عالی داری، باید قبل از اینکه رقبا فرصت کنن واکنشی نشون بدن، اونو با بیشترین نیرو به همه بازارها عرضه کنی و کل بازار رو تسخیر کنی. این استراتژی وقتی جواب میده که محصولت واقعاً خاص باشه و بتونی با یه ضربه برق آسا، رقبا رو شوکه کنی و یه بازار بزرگ رو از آن خودت کنی.
فصل 16: استفاده از استراتژی «ضربه غافلگیرانه»: پر کردن جای خالی
گاهی اوقات لازم نیست تو بازار شلوغ، سر و صدا کنی. می تونی یه «فضای خالی» تو بازار پیدا کنی و اونو پر کنی. این یعنی چی؟ یعنی یه محصول یا خدمتی رو ارائه بدی که هیچ کس دیگه ارائه نمیده.
مثلاً دومینو پیتزا وقتی بازار پیتزا حسابی شلوغ بود، با تمرکز روی «تحویل سریع»، یه فضای خالی رو پر کرد و حسابی موفق شد. یا 7UP که خودش رو «غیر کولا» معرفی کرد و یه جایگاه جدید تو ذهن مشتری ها پیدا کرد. با کمی نوآوری و خلاقیت، می تونی تو بازارهای اشباع شده هم به موفقیت برسی.
فصل 17: تسلط بر بازار تخصصی (Niche Market): حیاتی شوید!
به جای اینکه بخوای همه فن حریف باشی و تو همه بازارها حضور داشته باشی، تریسی می گه بهتره روی یه بازار تخصصی (نیچ مارکت) تمرکز کنی و تو اون بازار، حیاتی بشی!
یعنی محصول یا خدمتی رو ارائه بدی که برای اون بخش خاص از مشتری ها، «حیاتی» باشه و مجبور باشن از تو خرید کنن. مثل مته های هیوز که برای حفر چاه نفت ضروری بود و شرکت های نفتی چاره ای جز خرید از اون نداشتن. نیچ مارکتینگ بهت کمک می کنه که با تمرکز روی یه گروه کوچیکتر، بهترین باشی و مشتری ها نتونن ازت چشم پوشی کنن.
فصل 18: استراتژی های خلاق برای رشد بازاریابی: فراتر از امروز
برای رشد کسب وکارت، تریسی ۵ تا راه خلاقانه رو بهت پیشنهاد میده:
- فروش بیشتر به مشتری های فعلی: سعی کن محصولت رو بهبود بدی یا با یه تبلیغ جذاب تر، اونا رو قانع کنی بیشتر ازت بخرن.
- عرضه محصولات جدید به مشتری های فعلی: اگه مشتری های فعلیت بهت اعتماد دارن، محصولات جدیدت رو هم بهشون معرفی کن.
- فروش محصولات فعلی به بازارهای جدید: شاید محصولت برای یه گروه دیگه از مشتری ها هم کاربرد داشته باشه که تا حالا بهشون فکر نکردی.
- عرضه محصولات جدید به بازارهای جدید: این سخت ترین راهه، چون باید هم محصول جدید رو بشناسی و هم بازار جدید رو.
- ائتلاف استراتژیک: با شرکت های دیگه شریک شو و محصولات اونا رو به مشتری های خودت بفروش یا برعکس.
این ۵ تا راه بهت کمک می کنن که همیشه یه چشم به آینده داشته باشی و کسب وکارت رو توسعه بدی.
فصل 19: استفاده از سایر روش های فروش: گستردگی کانال ها
خیلی از شرکت ها فقط به یک یا دو روش فروش عادت می کنن و بقیه فرصت ها رو از دست میدن. برایان تریسی می گه دنبال کانال های فروش متنوع باش.
روش های زیادی برای فروش هست: فروش مستقیم، آنلاین، عمده فروشی، خرده فروشی، فرانشیز و … . گاهی اوقات، تغییر کانال توزیع، تاثیرش از تغییر خود محصول بیشتره. مثل کاری که اپل با باز کردن فروشگاه های خرده فروشی خودش کرد و انقلابی تو فروش ایجاد کرد. پس چشم هات رو باز کن و ببین دیگه از چه راه هایی می تونی محصولت رو به دست مشتری برسونی.
فصل 20: مفهوم سبد منابع: آینده نگری در کسب وکار
کسب وکارت رو فقط مجموعه ای از محصولات فعلی نبین، بلکه اونو مثل یه «سبد منابع» در نظر بگیر. منابع انسانی، فکری، مالی و … . با خودت فکر کن با این منابعی که داری، دیگه چه محصولات و خدمات جدیدی می تونی خلق کنی؟
شرکت اینتل یه مثال خوب برای این قضیه است. وقتی بازار تراشه های حافظه رقابتی شد، اینتل با همین تفکر، کسب وکارش رو به سمت تولید ریزپردازنده ها برد و به یکی از غول های دنیا تبدیل شد. این یعنی باید ذهنت باز باشه و ببینی با داشته هات، دیگه چه کارهایی می تونی بکنی.
فصل 21: چهار روش برای تحول کسب وکار: انقلاب درونی
برایان تریسی تو فصل آخر کتابش بهت می گه برای تحول تو کسب وکارت، ۴ تا راه داری:
- انجام بیشتر برخی کارها: روی کارهایی که برات ارزش ایجاد می کنن و موفق هستن، بیشتر تمرکز کن.
- انجام کمتر برخی کارها: کارهایی که نتیجه کمتری دارن یا فقط وقتت رو می گیرن، کم یا حذفشون کن.
- شروع کاری جدید و متفاوت: نترس! از منطقه امنت بیا بیرون و یه کار جدید رو شروع کن.
- توقف کامل برخی کارها: اگه یه کاری رو شروع کردی و دیدی فایده ای نداره، شجاعت داشته باش و کامل متوقفش کن.
این چهار تا راه مثل یه چک لیست برای بازنگری استراتژیک هستن. یادت باشه، گاهی اوقات باید یه چیزی رو از نو بسازی تا بتونی به یه چیز بزرگتر برسی.
نتیجه گیری و گام های بعدی: چگونه این اصول را در کسب وکار خود پیاده سازی کنیم؟
خلاصه کتاب بازاریابی برایان تریسی یه نکته خیلی مهم رو فریاد می زنه: بازاریابی یه نبرده! یه نبرد که باید براش حسابی برنامه ریزی کنی و با تمام قوا بجنگی. اینطور نیست که فقط یه محصول خوب داشته باشی و انتظار داشته باشی مشتری ها خودشون صف بکشن. باید دائم در حال جذب مشتری باشی و سعی کنی اونا رو نگه داری.
حالا که تا اینجا اومدی و این همه نکته ناب رو یاد گرفتی، وقتشه که آستین هاتو بالا بزنی و دست به کار بشی. فقط خوندن کافی نیست، باید عمل کنی! ما بهت پیشنهاد می کنیم که از بین این همه نکته، ۲ یا ۳ تا ایده کلیدی که بیشتر به درد کسب وکارت می خوره رو انتخاب کنی و همین امروز شروع کنی به پیاده سازیشون. مثلاً شاید حس می کنی باید روی USP کسب وکارت بیشتر کار کنی، یا شاید باید بیشتر روی تحقیقات بازار و شناخت رقبا وقت بذاری. هرچی که هست، مهم اینه که همین الان شروع کنی و این دانش رو به عمل تبدیل کنی. باور کن، با پیاده سازی همین چندتا نکته، یه دنیا تغییر تو کسب وکارت می بینی. پس منتظر چی هستی؟ یا علی!
درباره برایان تریسی: نگاهی عمیق تر به اسطوره فروش و بازاریابی
برایان تریسی (متولد ۱۹۴۴) یه اسم آشنا برای هر کسیه که تو زمینه موفقیت، مدیریت و فروش فعالیت می کنه. اون از اون آدم هاییه که خودشون از صفر شروع کردن و به قله رسیدن، برای همین حرفاش اینقدر به دل می شینه و کاربردیه. برایان تریسی بنیان گذار «کتابخانه موفقیت برایان تریسی» هست و با نوشتن ده ها کتاب پرفروش و برگزاری هزاران سمینار، به میلیون ها نفر تو سراسر دنیا یاد داده که چطور پتانسیل واقعی خودشون رو پیدا کنن. کتاب بازاریابی اون هم که ترجمه فارسی اش سال ۱۳۹۳ منتشر شد، چکیده ای از تجربه های ناب و عملی اونه که مثل یه راهنمای ضروری برای کارآفرینان و مدیران، همیشه دم دسته. اگه دنبال کسی می گردی که حرفاش از دل تجربه بیاد، برایان تریسی همونه.
منابع بیشتر و کتاب های مرتبط
اگه بعد از خوندن خلاصه کتاب بازاریابی برایان تریسی، حس کردی که تشنه دانش بیشتر تو این حوزه شدی، ما برات چندتا پیشنهاد دیگه داریم که می تونن حسابی به دردت بخورن:
- کتاب گاو بنفش اثر ست گودین: این کتاب بهت یاد میده چطور محصول یا خدمتت رو اونقدر خاص و متفاوت کنی که مشتری ها نتونن از کنارش بی تفاوت رد بشن. دقیقاً مثل یه گاو بنفش تو گله ای از گاوهای معمولی!
- کتاب استراتژی اقیانوس آبی: این کتاب بهت نشون میده چطور به جای جنگیدن تو بازارهای شلوغ و رقابتی (اقیانوس قرمز)، یه فضای جدید و بی رقیب (اقیانوس آبی) برای خودت ایجاد کنی.
- خلاصه کتاب عبور از شکاف: اگه محصول یا خدمت جدیدی داری و می خوای بدونی چطور می تونی مشتری های اولیه و نوآور رو جذب کنی و به سمت بقیه مردم ببری، این کتاب یه راهنمای عالیه.
- کتاب های دیگر برایان تریسی: «قورباغه ات را قورت بده»، «فروش موفق»، «قدرت اعتماد به نفس» و «چگونه یک سخنران حرفه ای شویم» هم از آثار پرطرفدار تریسی هستن که هر کدوم تو یه حوزه خاص، نکات کاربردی و مهمی رو بهت یاد میدن.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب بازاریابی برایان تریسی: درس ها و نکات کاربردی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب بازاریابی برایان تریسی: درس ها و نکات کاربردی"، کلیک کنید.



