کندل شناسی در بورس: هر آنچه برای معامله گری موفق نیاز دارید

کندل شناسی در بورس
کندل شناسی در بورس یا کندل استیک (Candlestick) یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال تو بازارهای مالی مثل بورس، فارکس و ارز دیجیتاله. در واقع، نمودارهای شمعی به ما کمک می کنن تا حرکت قیمت یه دارایی رو بهتر بفهمیم و حتی مسیر آینده اش رو پیش بینی کنیم. اگه می خوای بدونی کندل ها چی می گن و چطور می تونی ازشون برای معاملاتت استفاده کنی، جای درستی اومدی.
تحلیل تکنیکال خودش یه جور نقشه خونی تو دنیای بازارهای مالیه. به جای اینکه بری سراغ اخبار شرکت ها و داده های مالی پیچیده، نگاهت رو میندازی رو نمودار قیمت. بین این همه ابزار و نمودار مختلفی که تو تحلیل تکنیکال هست، نمودارهای کندل استیک مثل یه زبان مشترک بین معامله گرا عمل می کنن. چرا؟ چون خیلی راحت می تونی با یه نگاه، کلی اطلاعات مهم ازشون بگیری. اصلا می شه گفت کندل شناسی، زبان نمودارهاست!
تاریخچه کندل ها برمی گرده به قرن هجدهم ژاپن. یه تاجر برنج ژاپنی به اسم «مونهیسا هوما» (Munehisa Homma) بود که متوجه شد قیمت برنج فقط تحت تاثیر عرضه و تقاضا نیست، بلکه احساسات و هیجانات معامله گرا هم توش خیلی دخیله. اون با دقت حرکت قیمت برنج رو تو یه بازه زمانی مشخص بررسی کرد و این شمع ها رو اختراع کرد تا بتونه این احساسات رو روی نمودار نشون بده. حالا بعد از چند قرن، این روش اونقدر کاربردی شده که تو همه بازارهای مالی دنیا ازش استفاده می کنن. یادگیری کندل شناسی نه تنها بهت کمک می کنه الگوهای تکرارشونده رو بشناسی و روند قیمت رو پیش بینی کنی، بلکه اعتماد به نفس بیشتری هم برای معامله گری بهت می ده.
کندل استیک چیست؟ از مفهوم تا تاریخچه
شاید برات سوال پیش اومده باشه که اصلا این کندل یا همون شمع چیه و چرا اینقدر تو بورس مهمن؟ کندل استیک یه راه بصری برای نمایش چهار تا قیمت اصلی یه دارایی تو یه بازه زمانی مشخصه: قیمت باز شدن (Open)، بالاترین قیمت (High)، پایین ترین قیمت (Low) و قیمت بسته شدن (Close). با همین چهار تا قیمت، می تونیم یه عالمه اطلاعات درباره اتفاقات اون بازه زمانی بورس، فارکس یا ارز دیجیتال بفهمیم.
اصلا هدف اصلی نمودارهای کندل استیک اینه که یه دید سریع و کامل بهمون بدن که تو یه دوره زمانی مشخص، بین خریدارها (گاوها!) و فروشنده ها (خرس ها!) چی گذشته. آیا خریدارها قوی تر بودن؟ یا فروشنده ها بازار رو دستشون گرفتن؟ چقدر نوسان داشتیم؟ همه وهمه رو می شه از یه کندل فهمید.
برعکس نمودارهای خطی که فقط قیمت بسته شدن رو نشون می دن یا نمودارهای میله ای که شاید یه خورده پیچیده تر به نظر بیان، کندل استیک ها خیلی بصری تر و جذاب ترن. با رنگ ها و شکل های مختلف، یه داستان کامل از مبارزه بین خریداران و فروشندگان رو تو هر بازه زمانی تعریف می کنن. این شفافیت و راحتی خوندن باعث شده که کندل شناسی به یکی از اولین چیزایی تبدیل بشه که هر معامله گر تازه کاری باید یاد بگیره.
آناتومی یک کندل: اجزا و نحوه خواندن اطلاعات از هر شمع
برای اینکه بتونی کندل ها رو خوب بخونی و حرفشون رو بفهمی، اول باید اجزای اصلیشون رو بشناسی. هر کندل، فارغ از شکل و اندازه اش، از چند تا بخش کلیدی تشکیل شده که هر کدومشون یه حرفی برای گفتن دارن:
بدنه کندل (Body)
بدنه کندل، قسمت مستطیلی شکل اونه که بین قیمت باز شدن و بسته شدن سهم تو اون بازه زمانی قرار می گیره. رنگ بدنه کندل حرف های زیادی برای گفتن داره:
- کندل صعودی (سبز یا سفید): اگه قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشه، بدنه کندل سبز (یا سفید) می شه. این یعنی خریدارها قدرت رو دستشون داشتن و قیمت رو بالا کشیدن. هرچی بدنه سبز بلندتر باشه، یعنی قدرت خریدارها تو اون بازه زمانی بیشتر بوده.
- کندل نزولی (قرمز یا سیاه): اگه قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن باشه، بدنه کندل قرمز (یا سیاه) می شه. این یعنی فروشنده ها بازار رو کنترل کردن و قیمت رو پایین آوردن. بدنه قرمز بلند هم نشونه قدرت زیاد فروشنده هاست.
در واقع، بدنه کندل به ما نشون می ده که تو اون بازه زمانی مشخص، خریدارها قوی تر بودن یا فروشنده ها. هرچی بدنه بزرگ تر باشه، نشون دهنده قدرت بیشتر اون سمته.
سایه (Shadow/Wick)
سایه ها یا همون فتیله ها، خطوط باریکی هستن که از بالا و پایین بدنه کندل بیرون میان. این سایه ها نشون دهنده بالاترین و پایین ترین قیمتی هستن که سهم تو اون بازه زمانی تجربه کرده، اما موفق نشده تو اون قیمت ها بسته بشه.
- سایه بالایی (Upper Shadow): بالاترین قیمتی که سهم بهش رسیده ولی نتونسته بالاتر از اون بسته بشه. اگه سایه بالایی بلند باشه، یعنی قیمت یه بار خیلی بالا رفته ولی فروشنده ها اومدن تو کار و کشیدنش پایین.
- سایه پایینی (Lower Shadow): پایین ترین قیمتی که سهم بهش رسیده ولی نتونسته پایین تر از اون بسته بشه. اگه سایه پایینی بلند باشه، یعنی قیمت یه بار خیلی پایین رفته ولی خریدارها اومدن تو میدون و کشیدنش بالا.
بلندی سایه ها می تونه نشونه نوسانات تو بازار باشه. اگه سایه ها بلند باشن، یعنی تو اون بازه زمانی، نوسان و درگیری زیادی بین خریدار و فروشنده بوده، اما هیچ کدوم نتونستن به طور قاطع پیروز بشن و قیمت رو تو اون نقاط بالا یا پایین نگه دارن.
بازه زمانی کندل ها
هر کندل تو یه بازه زمانی مشخص تشکیل می شه. این بازه زمانی می تونه از چند ثانیه تا یه ماه یا حتی بیشتر باشه. تو پلتفرم های معاملاتی می تونی انتخاب کنی که هر کندل، چه مدت زمانی رو نشون بده: مثلاً کندل روزانه (هر کندل یه روز معاملاتی رو نشون می ده)، کندل ساعتی، کندل ۱۵ دقیقه ای و … . انتخاب بازه زمانی مناسب برای تحلیل، خیلی مهمه و بستگی به استراتژی معاملاتی خودت داره. مثلاً اگه نوسان گیر روزانه هستی، ممکنه کندل های ۱۵ دقیقه ای یا ساعتی برات مهم باشن، اما اگه سرمایه گذاری بلندمدت می کنی، کندل های هفتگی یا ماهانه بیشتر به دردت می خورن.
یادت باشه، یه کندل هر چقدر هم که ساده به نظر بیاد، یه داستان پیچیده از نبرد خریدارها و فروشنده ها رو تو دل خودش داره.
برای اینکه بهتر متوجه بشی، بیا یه جدول ساده از اجزای کندل رو با هم ببینیم:
جزء کندل | نقش | اطلاعاتی که می دهد |
---|---|---|
بدنه | مستطیل بین قیمت باز و بسته شدن | قدرت خریداران (سبز/سفید) یا فروشندگان (قرمز/سیاه) |
سایه بالایی | خط بالای بدنه | بالاترین قیمت معامله شده در دوره |
سایه پایینی | خط پایین بدنه | پایین ترین قیمت معامله شده در دوره |
رنگ | سبز/قرمز (یا سفید/سیاه) | افزایش (سبز) یا کاهش (قرمز) قیمت در دوره |
روانشناسی کندل ها: درک پشت پرده حرکت قیمت
شاید فکر کنی کندل ها فقط یه مشت خط و مستطیلن، اما اینطور نیست! هر کندلی که روی نمودار می بینی، بازتابی از جنگ تمام عیار بین خریدارها و فروشنده هاست. انگار که کندل ها زبان خاص خودشون رو دارن و دارن باهات حرف می زنن. اون ها بهت می گن که آیا خریدارها تونستن زور فروشنده ها رو کم کنن و قیمت رو بالا ببرن یا برعکس.
روانشناسی کندل ها واقعاً جذابه. می تونی از روی شکل و اندازه و رنگ هر کندل، بفهمی که احساسات غالب بازار چی بوده. ترس، طمع و امید، همه شون تو دل همین کندل ها پنهان شدن. مثلاً وقتی یه کندل صعودی خیلی بزرگ و قوی می بینی، یعنی خریدارها حسابی مشتاق بودن و با طمع زیاد، سهم رو خریدن. یا برعکس، وقتی یه کندل نزولی با سایه بلند بالایی می بینی، یعنی قیمت حسابی بالا رفته ولی یهو فروشنده ها از ترس ریزش، همه چی رو فروختن.
یه نکته خیلی مهم دیگه تو روانشناسی کندل ها، نقش حجم معاملاته. حجم، یعنی تعداد سهم هایی که تو اون بازه زمانی معامله شده. اگه یه الگوی کندلی قوی دیدی، حتماً حجم معاملات رو هم چک کن. اگه حجم هم بالا باشه، یعنی اون الگو معتبرتره و احتمال اتفاق افتادن چیزی که کندل می گه، خیلی بیشتره. مثلاً یه کندل صعودی قوی با حجم بالا، نشونه قدرت واقعی خریدارهاست و می تونی روش حساب کنی.
الگوهای کندل استیک: راهنمای جامع الگوهای کاربردی (با تصاویر گویا و مثال)
حالا که با اجزای کندل آشنا شدی و فهمیدی کندل ها چطور باهات حرف می زنن، وقتشه که بری سراغ الگوها. الگوهای کندل استیک، در واقع ترکیب چند کندل کنار همن که یه شکل خاص رو ایجاد می کنن و یه پیام مهم درباره آینده بازار بهت می دن. این الگوها به سه دسته اصلی تقسیم می شن: الگوهای برگشتی صعودی، الگوهای برگشتی نزولی و الگوهای ادامه دهنده روند. آماده ای؟ بزن بریم!
الف) الگوهای تک شمعی (Single Candlestick Patterns)
این الگوها فقط با یک کندل تشکیل می شن و می تونن سیگنال های مهمی رو بهمون بدن.
دوجی (Doji)
دوجی یه کندل خیلی خاصه که نشونه بلاتکلیفی تو بازاره. تو این کندل، قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن تقریباً با هم برابرن یا خیلی به هم نزدیکن، واسه همین بدنه کندل خیلی کوچیک یا حتی خطی به نظر می رسه. دوجی به تنهایی نشونه خنثی بودنه بازار و یعنی نه خریدارها تونستن قیمت رو بالا ببرن و نه فروشنده ها تونستن پایین بکشنش. اما اگه دوجی بعد از یه روند طولانی صعودی یا نزولی ظاهر بشه، می تونه نشونه تغییر روند باشه.
- دوجی معمولی (Common Doji): سایه های بالا و پایین تقریباً برابرن و نشون دهنده تعادل بین خریدار و فروشنده.
- دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji): بدنه در بالای کندل قرار داره و سایه پایینی خیلی بلنده، سایه بالایی یا وجود نداره یا خیلی کوتاهه. این الگو بعد از یه روند نزولی، نشونه برگشت صعودیه. یعنی فروشنده ها قیمت رو خیلی پایین آوردن، ولی خریدارها تونستن قیمت رو تا حد قیمت باز شدن بالا ببرن.
- دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji): برعکس دوجی سنجاقک، بدنه در پایین کندل قرار داره و سایه بالایی خیلی بلنده، سایه پایینی یا وجود نداره یا خیلی کوتاهه. این الگو بعد از یه روند صعودی، نشونه برگشت نزولیه. یعنی خریدارها قیمت رو خیلی بالا بردن، ولی فروشنده ها تونستن قیمت رو تا حد قیمت باز شدن پایین بکشن.
- دوجی چهار قیمت (Four Price Doji): تو این حالت، هر چهار قیمت (باز شدن، بسته شدن، بالاترین، پایین ترین) تقریباً یکسان هستن و کندل شبیه یه خط افقی می شه. این اتفاق خیلی نادره و نشون دهنده بازار کاملاً بدون نوسان یا تعلیق زیاد تو معاملاته.
چکش (Hammer)
الگوی چکش رو معمولاً بعد از یه روند نزولی می بینیم. شکلش شبیه یه چکش واقعیه؛ بدنه کوچیکی داره (رنگش می تونه سبز یا قرمز باشه) و یه سایه پایینی بلند که حداقل دو تا سه برابر بدنه است. سایه بالایی هم یا نیست یا خیلی کوچیکه.
این الگو یعنی چی؟ یعنی فروشنده ها تو اون بازه زمانی، قیمت رو حسابی پایین کشیدن، ولی یهو خریدارها از راه رسیدن و با قدرت خرید، قیمت رو تا نزدیکی قیمت باز شدن بالا بردن. اگه بعد از دیدن چکش، کندل بعدی هم صعودی باشه، اعتبار چکش بیشتر می شه و می تونی انتظار برگشت روند و صعودی شدن رو داشته باشی. چکش های سبز معمولاً اعتبار بیشتری دارن.
چکش معکوس (Inverted Hammer)
این الگو هم مثل چکش، معمولاً بعد از یه روند نزولی دیده می شه و نشونه برگشت رونده. تنها تفاوتش با چکش اینه که سایه بلندش بالاست و بدنه کوچیکش پایینه. سایه پایینی هم یا نیست یا خیلی کوتاهه.
چکش معکوس نشون می ده که خریدارها سعی کردن قیمت رو بالا ببرن، ولی فروشنده ها تا یه حدی مقاومت کردن و قیمت رو دوباره پایین کشیدن. اما از اونجایی که فروشنده ها نتونستن قیمت رو بیشتر از این پایین بیارن، این الگو می تونه نشونه ضعیف شدن فروشنده ها و آماده شدن بازار برای صعود باشه. بازم اگه کندل بعدی صعودی بود، این سیگنال قوی تر می شه.
مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی مرد به دار آویخته، دقیقاً برعکس الگوی چکش عمل می کنه و معمولاً تو انتهای یه روند صعودی دیده می شه. شکلش هم کاملاً شبیه چکش هست: بدنه کوچیک با سایه پایینی بلند و سایه بالایی کوتاه یا بدون سایه. اما پیامش کاملاً فرق داره.
این الگو نشون می ده که با وجود یه روند صعودی قوی، فروشنده ها تو طول روز قدرت پیدا کردن و قیمت رو تا حد زیادی پایین کشیدن، ولی خریدارها تونستن تا حدودی قیمت رو برگردونن. این حجم بالای فروش، حتی اگه قیمت برگشته باشه، نشونه از دست رفتن قدرت خریدارهاست و می تونی انتظار برگشت روند و نزولی شدن بازار رو داشته باشی.
ستاره دنباله دار (Shooting Star)
ستاره دنباله دار هم دقیقاً برعکس الگوی چکش معکوسه و معمولاً تو انتهای یه روند صعودی ظاهر می شه. شکلش هم شبیه یه ستاره دنباله داره: بدنه کوچیک (رنگش مهم نیست) و سایه بالایی خیلی بلند و سایه پایینی کوتاه یا بدون سایه.
این الگو یعنی خریدارها قیمت رو حسابی بالا کشیدن، ولی فروشنده ها از یه جایی به بعد وارد شدن و قیمت رو با قدرت پایین آوردن و نزدیک قیمت باز شدن بستن. این نشونه قوی از برگشت روند و نزولی شدن بازاره. اگه بعد از ستاره دنباله دار، کندل بعدی هم نزولی باشه، این سیگنال اعتبار بیشتری پیدا می کنه.
مارابوزو (Marubozu)
مارابوزو یه کندل قدرتمنده که هیچ سایه ای نداره! یعنی قیمتش تو اون بازه زمانی از پایین ترین نقطه (برای مارابوزو صعودی) یا بالاترین نقطه (برای مارابوزو نزولی) شروع شده و تا بالاترین نقطه (یا پایین ترین نقطه) بدون هیچ برگشتی ادامه پیدا کرده و تو همون نقطه بسته شده.
- مارابوزو صعودی (Bullish Marubozu): این کندل کاملاً سبزه (یا سفیده) و هیچ سایه ای نداره. یعنی قیمت باز شدن، پایین ترین قیمت بوده و قیمت بسته شدن، بالاترین قیمت. این نشونه قدرت فوق العاده خریدارها و تمایل شدید بازار به صعوده.
- مارابوزو نزولی (Bearish Marubozu): این کندل کاملاً قرمزه (یا سیاهه) و هیچ سایه ای نداره. یعنی قیمت باز شدن، بالاترین قیمت بوده و قیمت بسته شدن، پایین ترین قیمت. این نشونه قدرت بی نهایت فروشنده ها و تمایل شدید بازار به نزوله.
مارابوزوها نشونه روند قاطع هستن. اگه تو ابتدای یه روند ظاهر بشن، یعنی اون روند ادامه پیدا می کنه. اگه تو انتهای یه روند باشن، می تونن نشونه ادامه قدرت اون روند باشن.
فرفره (Spinning Top)
فرفره یه کندل با بدنه کوچیکه که سایه های بالا و پایینش تقریباً برابر و متوسطن. این کندل هم مثل دوجی، نشونه بلاتکلیفی تو بازاره. یعنی نه خریدارها تونستن قیمت رو حسابی بالا ببرن و نه فروشنده ها تونستن حسابی پایینش بکشن.
دیدن فرفره یعنی بازار تو یه دوره ثبات و بی تصمیمی گیر کرده. اگه فرفره بعد از یه روند قوی صعودی یا نزولی ظاهر بشه، می تونه نشونه ضعیف شدن اون روند و آماده شدن برای برگشت یا اصلاح باشه. فرفره ها معمولاً به تنهایی سیگنال قطعی خرید یا فروش نمی دن، بلکه بیشتر بهمون می گن که بازار در حال از دست دادن کنترله.
پین بار (Pin Bar)
پین بار یه کندل مهم تو استراتژی پرایس اکشنه و خیلی شبیه چکش یا ستاره دنباله داره، با این تفاوت که بدنه کوچیکش در یک طرف کندل و سایه بلندش در طرف دیگه قرار می گیره. سایه بلند نشون دهنده رد شدن قیمت از یک سطح مهم و برگشت اونه. اگه پین بار صعودی (بدنه بالا، سایه بلند پایین) باشه، نشونه برگشت از حمایت و اگه نزولی (بدنه پایین، سایه بلند بالا) باشه، نشونه برگشت از مقاومته.
ب) الگوهای دو شمعی (Two Candlestick Patterns)
این الگوها با ترکیب دو کندل کنار هم، سیگنال های قوی تری بهمون می دن.
اینگولفینگ صعودی (Bullish Engulfing)
اینگولفینگ صعودی یه الگوی برگشتی قویه که معمولاً تو انتهای یه روند نزولی دیده می شه. از دو کندل تشکیل شده: کندل اول یه کندل نزولی کوچیکه (قرمز یا سیاه) و کندل دوم یه کندل صعودی بزرگه (سبز یا سفید) که بدنه کندل اول رو کاملاً می پوشونه (Engulfing یعنی پوشاننده).
این الگو یعنی فروشنده ها تو کندل اول بازار رو دستشون داشتن، ولی تو کندل دوم، خریدارها با قدرت وارد شدن، قیمت رو خیلی بالا کشیدن و حتی از جایی که کندل قبلی باز شده بود هم بالاتر بردن. این نشونه یه تغییر قوی تو قدرت بازاره و می تونی انتظار برگشت روند و صعودی شدن رو داشته باشی.
اینگولفینگ نزولی (Bearish Engulfing)
اینگولفینگ نزولی برعکس اینگولفینگ صعودیه و معمولاً تو انتهای یه روند صعودی ظاهر می شه. بازم از دو کندل تشکیل شده: کندل اول یه کندل صعودی کوچیکه (سبز یا سفید) و کندل دوم یه کندل نزولی بزرگه (قرمز یا سیاه) که بدنه کندل اول رو کاملاً می پوشونه.
این الگو نشون می ده که خریدارها تو کندل اول قوی بودن، ولی تو کندل دوم، فروشنده ها با قدرت وارد شدن، قیمت رو حسابی پایین کشیدن و حتی از جایی که کندل قبلی بسته شده بود هم پایین تر بردن. این یه سیگنال خیلی قوی برای برگشت روند و نزولی شدن بازاره.
هارامی صعودی (Bullish Harami)
هارامی یه کلمه ژاپنیه به معنی باردار. این الگو هم از دو کندل تشکیل شده و معمولاً تو انتهای یه روند نزولی دیده می شه. کندل اول یه کندل نزولی بزرگه (مادر) و کندل دوم یه کندل صعودی کوچیکه (نوزاد) که تمام بدنه کندل دوم داخل بدنه کندل اول قرار می گیره.
هارامی صعودی نشون دهنده ضعیف شدن روند نزولیه. یعنی با اینکه فروشنده ها تو کندل اول قدرت زیادی داشتن، ولی تو کندل دوم، خریدارها تونستن جلوی ریزش رو بگیرن و قیمت رو یه مقدار بالا بکشن. این الگو نشونه برگشت روند نیست، بلکه بیشتر نشونه توقف یا کاهش سرعت روند قبلی و آماده شدن برای یه تغییره. برای تاییدش باید منتظر کندل های بعدی باشی.
هارامی نزولی (Bearish Harami)
هارامی نزولی برعکس هارامی صعودیه و معمولاً تو انتهای یه روند صعودی ظاهر می شه. کندل اول یه کندل صعودی بزرگه و کندل دوم یه کندل نزولی کوچیکه که تمام بدنه کندل دوم داخل بدنه کندل اول قرار می گیره.
این الگو نشون دهنده ضعیف شدن روند صعودیه. یعنی خریدارها تو کندل اول قوی بودن، ولی تو کندل دوم، فروشنده ها تونستن جلوی افزایش قیمت رو بگیرن و قیمت رو یه مقدار پایین بیارن. مثل هارامی صعودی، این الگو هم بیشتر نشونه توقف یا کاهش سرعت روند قبلیه و برای تصمیم گیری باید منتظر تایید باشی.
الگوی خط نافذ (Piercing Line)
الگوی خط نافذ، یه الگوی برگشتی صعودی قویه که معمولاً تو انتهای یه روند نزولی دیده می شه. از دو کندل تشکیل شده: کندل اول یه کندل نزولی بلند (قرمز یا سیاه) و کندل دوم یه کندل صعودی بلند (سبز یا سفید) که تو قیمت پایین تر از بسته شدن کندل اول باز می شه، ولی حداقل تا نیمه بدنه کندل اول بالا می ره و بالای اون بسته می شه.
این الگو یعنی فروشنده ها تو کندل اول خیلی قوی بودن و حتی قیمت رو با یه گپ نزولی (فاصله قیمتی) تو کندل دوم پایین تر باز کردن، ولی خریدارها با قدرت وارد شدن و نه تنها اون گپ رو پر کردن، بلکه قیمت رو تا نیمه بدنه کندل قبلی هم بالا کشیدن. این نشونه برگشت قوی و شروع یه روند صعودیه.
الگوی پوشاننده تاریک (Dark Cloud Cover)
الگوی پوشاننده تاریک، برعکس خط نافذه و یه الگوی برگشتی نزولی قویه که معمولاً تو انتهای یه روند صعودی ظاهر می شه. بازم از دو کندل تشکیل شده: کندل اول یه کندل صعودی بلند (سبز یا سفید) و کندل دوم یه کندل نزولی بلند (قرمز یا سیاه) که تو قیمت بالاتر از بسته شدن کندل اول باز می شه، ولی حداقل تا نیمه بدنه کندل اول پایین می ره و پایین تر از اون بسته می شه.
این الگو یعنی خریدارها تو کندل اول خیلی قوی بودن و حتی قیمت رو با یه گپ صعودی (فاصله قیمتی) تو کندل دوم بالاتر باز کردن، ولی فروشنده ها با قدرت وارد شدن و نه تنها اون گپ رو پر کردن، بلکه قیمت رو تا نیمه بدنه کندل قبلی هم پایین کشیدن. این نشونه برگشت قوی و شروع یه روند نزولیه.
الگوی تویزر (Tweezer Tops/Bottoms)
الگوی تویزر (انبرک) تویزر هم می تونه تو سقف (Tweezer Tops) یا کف (Tweezer Bottoms) بازار ظاهر بشه و از دو (یا چند) کندل با بالاترین قیمت های یکسان (در سقف) یا پایین ترین قیمت های یکسان (در کف) تشکیل می شه.
- Tweezer Tops (سقف انبرک): معمولاً بعد از یه روند صعودی دیده می شه. دو تا کندل داریم که بالاترین قیمت های (High) اون ها دقیقاً یکسانه. این نشونه مقاومت قوی تو اون سطح قیمتی و آماده شدن بازار برای برگشت نزولیه.
- Tweezer Bottoms (کف انبرک): معمولاً بعد از یه روند نزولی دیده می شه. دو تا کندل داریم که پایین ترین قیمت های (Low) اون ها دقیقاً یکسانه. این نشونه حمایت قوی تو اون سطح قیمتی و آماده شدن بازار برای برگشت صعودیه.
ج) الگوهای سه شمعی و بیشتر (Three Candlestick Patterns & More)
این الگوها با ترکیب سه یا چند کندل، سیگنال های قوی تر و معتبرتری بهمون می دن.
ستاره صبحگاهی (Morning Star)
ستاره صبحگاهی یه الگوی برگشتی صعودی قویه که معمولاً تو انتهای یه روند نزولی دیده می شه و از سه کندل تشکیل شده:
- کندل اول: یه کندل نزولی بلند (قرمز یا سیاه) که نشون دهنده ادامه روند نزولیه.
- کندل دوم (ستاره): یه کندل کوچک (که می تونه صعودی یا نزولی باشه) که با یه گپ نزولی (فاصله قیمتی) پایین تر از کندل اول باز می شه. این کندل نشون دهنده بلاتکلیفی و کاهش قدرت فروشنده هاست.
- کندل سوم: یه کندل صعودی بلند (سبز یا سفید) که با یه گپ صعودی باز می شه و حداقل تا نیمه بدنه کندل اول بالا می ره. این کندل نشونه قدرت گرفتن خریدارهاست.
این الگو مثل یه ستاره امیده که تو تاریکی شب (روند نزولی) ظاهر می شه و نوید یه صبح جدید (روند صعودی) رو می ده.
ستاره شامگاهی (Evening Star)
ستاره شامگاهی برعکس ستاره صبحگاهیه و یه الگوی برگشتی نزولی قویه که معمولاً تو انتهای یه روند صعودی ظاهر می شه و از سه کندل تشکیل شده:
- کندل اول: یه کندل صعودی بلند (سبز یا سفید) که نشون دهنده ادامه روند صعودیه.
- کندل دوم (ستاره): یه کندل کوچک (که می تونه صعودی یا نزولی باشه) که با یه گپ صعودی بالاتر از کندل اول باز می شه. این کندل نشون دهنده بلاتکلیفی و کاهش قدرت خریدارهاست.
- کندل سوم: یه کندل نزولی بلند (قرمز یا سیاه) که با یه گپ نزولی باز می شه و حداقل تا نیمه بدنه کندل اول پایین می ره. این کندل نشونه قدرت گرفتن فروشنده هاست.
این الگو مثل یه ستاره شوم تو غروبه که نوید یه شب تاریک (روند نزولی) رو می ده.
سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید یه الگوی ادامه دهنده صعودی بسیار قویه که معمولاً تو انتهای یه روند نزولی ظاهر می شه و از سه کندل صعودی (سبز یا سفید) پشت سر هم تشکیل شده. هر کندل، قیمت باز شدن و بسته شدن بالاتری نسبت به کندل قبلی داره و سایه های کوتاهی هم داره یا اصلا سایه نداره.
این الگو نشون دهنده اینه که خریدارها با قدرت و قاطعیت بازار رو دستشون گرفتن و قیمت رو سه روز متوالی (یا سه بازه زمانی متوالی) بالا کشیدن. این سیگنال قوی برای شروع یا ادامه یه روند صعودیه.
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
الگوی سه کلاغ سیاه برعکس سه سرباز سفیده و یه الگوی ادامه دهنده نزولی بسیار قویه که معمولاً تو انتهای یه روند صعودی ظاهر می شه و از سه کندل نزولی (قرمز یا سیاه) پشت سر هم تشکیل شده. هر کندل، قیمت باز شدن و بسته شدن پایین تری نسبت به کندل قبلی داره و سایه های کوتاهی هم داره یا اصلا سایه نداره.
این الگو نشون دهنده اینه که فروشنده ها با قدرت و قاطعیت بازار رو دستشون گرفتن و قیمت رو سه روز متوالی (یا سه بازه زمانی متوالی) پایین کشیدن. این سیگنال قوی برای شروع یا ادامه یه روند نزولیه.
الگوی سه گانه صعودی/نزولی (Rising/Falling Three Methods)
این الگوها جزء الگوهای ادامه دهنده روند هستن و نشون می دن که روند فعلی (چه صعودی و چه نزولی) ادامه پیدا می کنه.
- Rising Three Methods (سه گانه صعودی): این الگو از یه کندل صعودی بلند شروع می شه، بعدش سه تا کندل کوچک نزولی می بینی که داخل محدوده کندل اول هستن (یعنی قیمت باز شدن بالاتر و بسته شدن پایین تر از کندل اول نیست) و در نهایت یه کندل صعودی بلند دیگه میاد که از کندل اول هم بالاتر می ره. این یعنی با وجود فشار فروش مقطعی، خریدارها هنوز کنترل رو تو دست دارن و روند صعودی ادامه پیدا می کنه.
- Falling Three Methods (سه گانه نزولی): این الگو برعکس Rising Three Methods عمل می کنه. با یه کندل نزولی بلند شروع می شه، بعدش سه تا کندل کوچک صعودی می بینی که داخل محدوده کندل اول هستن و در نهایت یه کندل نزولی بلند دیگه میاد که از کندل اول هم پایین تر می ره. این یعنی با وجود فشار خرید مقطعی، فروشنده ها هنوز کنترل رو تو دست دارن و روند نزولی ادامه پیدا می کنه.
الگوی هیکن آشی (Heiken Ashi)
هیکن آشی یه نوع خاص از کندل هاست که با کندل استیک های معمولی یه مقدار فرق داره. هدف هیکن آشی اینه که نویزهای بازار رو کم کنه و روند رو واضح تر نشون بده. کندل های هیکن آشی با استفاده از میانگین قیمت های باز شدن، بسته شدن، بالا و پایین کندل قبلی و فعلی محاسبه می شن. واسه همین یه مقدار کندتر از کندل های معمولی حرکت می کنن و سیگنال های واضح تری برای روند می دن. اگه کندل های هیکن آشی سبز باشن، نشونه روند صعودی و اگه قرمز باشن، نشونه روند نزولیه.
کندل شناسی در عمل: چگونه الگوها را در معاملات به کار ببریم؟
حالا که با الگوهای مختلف کندل شناسی آشنا شدی، وقتشه که یاد بگیری چطور این دانش رو تو معاملاتت به کار بگیری و ازش سود ببری. کندل شناسی یه ابزار فوق العاده قویه، ولی به تنهایی معجزه نمی کنه. باید اون رو کنار ابزارهای دیگه تحلیل تکنیکال استفاده کنی تا سیگنال های معتبرتری بگیری.
تایید الگوها: مهم تر از خود الگو!
مهم ترین نکته تو کندل شناسی اینه که هیچ وقت فقط با دیدن یه الگو سریعاً تصمیم به معامله نگیری. همیشه باید دنبال تایید الگو باشی. تاییدیه یعنی چی؟ یعنی ببینی کندل یا کندل های بعدی، حرف الگوی قبلی رو تایید می کنن یا نه. مثلاً اگه یه الگوی چکش صعودی دیدی، باید منتظر باشی و ببینی کندل بعدی هم سبز و صعودی بسته می شه یا نه. اگه سبز شد، یعنی سیگنال چکش معتبره.
یه راه دیگه برای تایید الگوها، نگاه کردن به حجم معاملاته. اگه یه الگوی برگشتی مهم تو قیمت دیدی و همزمان حجم معاملات هم بالا رفت، یعنی اون الگو اعتبار خیلی بیشتری داره. حجم بالا نشون می ده که تعداد زیادی از معامله گرا با اون الگو همراه شدن و احتمال موفقیتش بیشتره.
ترکیب کندل شناسی با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال
همونطور که گفتم، کندل شناسی رو باید با ابزارهای دیگه ترکیب کنی. اینجوری دقت سیگنال هات خیلی بیشتر می شه و ریسکت میاد پایین.
- حمایت و مقاومت: این دو تا مفهوم، از پایه های تحلیل تکنیکالن. سطوح حمایت (که قیمت از اونجا برمی گرده بالا) و مقاومت (که قیمت از اونجا برمی گرده پایین) رو پیدا کن. حالا اگه یه الگوی برگشتی صعودی رو روی یه سطح حمایت قوی دیدی، یا یه الگوی برگشتی نزولی رو روی یه سطح مقاومت مهم، اون موقع سیگنال خیلی قوی تر می شه. انگار که کندل داره می گه: آهای! اینجا یه منطقه مهم داریم و قیمت داره برمی گرده!
- خطوط روند: خطوط روند، جهت حرکت کلی بازار رو نشون می دن. اگه یه الگو برگشتی دیدی که خط روند رو شکست، این یه سیگنال خیلی معتبر برای تغییر رونده. مثلاً اگه قیمت یه خط روند نزولی رو بشکنه و یه الگوی اینگولفینگ صعودی هم تشکیل بده، یعنی آماده باش برای یه صعود قوی.
- اندیکاتورها: اندیکاتورها ابزارهای ریاضی هستن که اطلاعات قیمتی رو تو قالب دیگه ای بهت نشون می دن. می تونی از اندیکاتورهایی مثل RSI (شاخص قدرت نسبی) یا MACD (میانگین متحرک همگرایی واگرایی) برای تایید سیگنال های کندلی استفاده کنی. مثلاً اگه یه الگوی برگشتی صعودی رو دیدی و همزمان RSI هم از محدوده اشباع فروش خارج شد، این یعنی سیگنال خریدت خیلی معتبره.
بهترین زمان برای مشاهده و واکنش به کندل ها
برای معامله گرای کوتاه مدت، بعضی زمان ها برای رصد کندل ها مهم ترن:
- ابتدای باز شدن بازار: تو ساعت اول باز شدن بازار، معمولاً حجم معاملات بالاست و کندل هایی که تو این زمان تشکیل می شن، می تونن نشونه های خوبی از جهت گیری روزانه بازار باشن.
- ساعت پایانی بازار: درست قبل از بسته شدن بازار هم حجم معاملات بالا می ره و کندل های پایانی می تونن دید خوبی از قدرت خریدارها یا فروشنده ها تو اون روز بدن.
- زمان های انتشار اخبار مهم: وقتی یه خبر اقتصادی مهم منتشر می شه، بازار ممکنه با نوسانات شدید واکنش نشون بده. کندل هایی که تو این زمان ها تشکیل می شن، می تونن نشونه های قوی از حرکت ناگهانی قیمت باشن.
البته اینا فقط یه سری پیشنهاده و هر معامله گر باید با توجه به استراتژی و بازه زمانی خودش، بهترین زمان رو پیدا کنه.
مدیریت ریسک و سرمایه در معاملات بر پایه کندل ها
یادت باشه، هیچ استراتژی و الگویی تو بازار صددرصد نیست. پس مدیریت ریسک و سرمایه، از خود کندل شناسی هم مهم تره. اگه با کندل شناسی یه سیگنال خرید یا فروش گرفتی، حتماً باید برای خودت حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Take Profit) تعیین کنی.
- حد ضرر (Stop Loss): نقطه قیمتیه که اگه قیمت سهم به اون برسه، به صورت خودکار معامله ات بسته می شه تا ضرر بیشتری نکنی. مثلاً اگه با دیدن یه الگوی صعودی خرید کردی، حد ضررت رو می تونی کمی پایین تر از پایین ترین نقطه همون کندل یا الگوی تایید قرار بدی.
- حد سود (Take Profit): نقطه قیمتیه که اگه سهم بهش برسه، معامله ات با سود بسته می شه. این نقطه رو هم می تونی بر اساس سطوح مقاومت بعدی یا نسبت ریسک به ریوارد خودت تعیین کنی.
اشتباهات رایج در کندل شناسی و راهکارهای پرهیز از آن ها
خیلی از معامله گرای تازه کار، تو کندل شناسی اشتباهاتی می کنن که می تونی ازشون درس بگیری:
- نادیده گرفتن روند کلی بازار: دیدن یه الگوی برگشتی تو تایم فریم های کوچیک، دلیل نمی شه که روند اصلی بازار عوض بشه. همیشه اول روند کلی رو تو تایم فریم های بزرگ تر (مثلاً روزانه یا هفتگی) بررسی کن، بعد برو سراغ کندل های کوچیک تر.
- معامله صرفاً بر اساس یک کندل: هیچ وقت فقط با دیدن یه کندل، تصمیم به خرید یا فروش نگیر. حتماً دنبال تایید از کندل های بعدی، حجم معاملات و سایر ابزارهای تحلیلی باش.
- عدم تمرین کافی: کندل شناسی یه مهارته که با تمرین زیاد به دست میاد. نمودارهای مختلف رو بررسی کن، الگوها رو پیدا کن، ببین بعد از هر الگو چی شده و اینجوری چشمت رو به کندل ها عادت بده. اول با پول کم یا حساب دمو تمرین کن تا بهش مسلط بشی.
نتیجه گیری و سخن پایانی
خب، تا اینجا با هم سفر هیجان انگیزی تو دنیای کندل شناسی داشتیم. فهمیدیم که کندل ها مثل یه زبان مشترک تو بازارهای مالی عمل می کنن و با خوندن دقیقشون، می تونیم اطلاعات خیلی خوبی از وضعیت بازار و احساسات معامله گرا به دست بیاریم. از تاریخچه جالبشون تو ژاپن گرفته تا آناتومی هر کندل و بعد هم الگوهای برگشتی و ادامه دهنده رو بررسی کردیم.
یادت باشه، کندل شناسی یه مهارت اکتسابیه که نیاز به تمرین، صبر و مطالعه مداوم داره. هیچ وقت فکر نکن با حفظ کردن چند تا الگو، دیگه کار تمومه. بازار همیشه در حال تغییره و تو هم باید همیشه در حال یادگیری باشی. مهم اینه که از این ابزار قدرتمند به عنوان یه بخش از پازل بزرگ تحلیل تکنیکال استفاده کنی. یعنی کندل شناسی رو کنار ابزارهایی مثل سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و اندیکاتورها بذاری تا یه استراتژی معاملاتی قوی برای خودت بسازی.
پس، برو سراغ نمودارها، تمرین کن، اشتباه کن و از اشتباهاتت درس بگیر. مطمئن باش با تلاش و پشتکار، کندل ها بهترین دوستت تو دنیای معاملات می شن و بهت کمک می کنن تا تصمیمات آگاهانه تر و پرسودتری بگیری. موفق باشی!
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "کندل شناسی در بورس: هر آنچه برای معامله گری موفق نیاز دارید" هستید؟ با کلیک بر روی ارز دیجیتال، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "کندل شناسی در بورس: هر آنچه برای معامله گری موفق نیاز دارید"، کلیک کنید.