خلاصه کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد | پیتر شیف، اندرو شیف

خلاصه کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد | پیتر شیف، اندرو شیف

خلاصه کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد ( نویسنده پیتر شیف، اندرو شیف )

کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد (How an Economy Grows and Why It Crashes) پیتر و اندرو شیف، با زبان ساده و داستانی گیرا، پیچیدگی های اقتصاد رو باز می کنه و نشون می ده چطور اقتصادها رشد می کنن و چرا ممکنه زمین بخورن. این کتاب، اقتصاد رو جوری تعریف می کنه که حتی اگه هیچی ازش ندونی، متوجه بشی.

تاحالا شده به این فکر کنی که اقتصاد دور و برمون چطور کار می کنه؟ چرا بعضی وقت ها همه چیز گل و بلبله و یهو می بینیم اوضاع قمر در عقرب می شه؟ اگه دنبال یه جواب ساده و خودمونی برای این سوالات می گردی، باید بگم که پیتر شیف و برادرش اندرو شیف، تو کتاب بی نظیرشون چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد، یه جورایی نقشه گنج اقتصادی رو برای همه ما کشیدن. این کتاب، که خودش یه جورایی ادامه داستان ماهی پدرشون آروین شیف به حساب میاد، نه تنها تو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز جا باز کرده، بلکه جایزه معتبر GetAbstract International رو هم برده. حالا ما اینجا جمع شدیم که یه غواصی عمیق تو دل این کتاب بکنیم و ببینیم پیتر شیف اقتصاد رو چطور تفسیر می کنه. هدف ما اینه که بدون اینکه نیاز باشه کل کتاب رو ورق بزنی، همه اون مفاهیم کلیدی و مهم رو واست باز کنیم، اونم جوری که از هر نقد و بررسی سطحی که تا حالا خوندی، فراتر بره و حسابی به دردت بخوره. پس، اگه آماده ای، بزن بریم که رازهای دنیای اقتصاد رو فاش کنیم!

پیتر و اندرو شیف؛ دو مغز متفکر پشت داستان ماهی

قبل از اینکه شیرجه بزنیم تو داستان جذاب کتاب، بد نیست یه نگاهی به خود نویسنده ها بندازیم. وقتی حرف از اقتصاد و پیش بینی بحران ها می شه، اسم پیتر شیف همیشه میاد وسط. این مرد، یه اقتصاددان معروف و یکی از اون صداهاییه که هیچ وقت از انتقاد از سیاست های بانک مرکزی آمریکا کوتاه نیومده.

پیتر شیف: پیش بینی کننده بحران و منتقد جسور

پیتر شیف رو خیلی ها با پیش بینی دقیقش در مورد بحران مالی سال ۲۰۰۸ می شناسن. وقتی همه تو رویای خونه دار شدن بودن و فکر می کردن آسمون رنگین کمونه، پیتر شیف مثل یه آژیر خطر بود که داد می زد: وایسا! این حباب قراره بترکه! شاید اون موقع خیلی ها حرفش رو جدی نگرفتن، اما تاریخ نشون داد که حق با اون بود. دیدگاه های اون بیشتر ریشه در مکتب اتریشی اقتصاد داره، مکتبی که به اهمیت بازار آزاد، پس انداز و تولید واقعی، و مخالفت با مداخله دولت و بانک مرکزی تو اقتصاد تاکید می کنه. برای پیتر شیف، هرگونه دستکاری تو نرخ بهره یا چاپ بی رویه پول، مثل یه بمب ساعتیه که بالاخره منفجر می شه و اقتصاد رو به فنا می ده.

اندرو شیف: ساده گر و مصورساز مفاهیم پیچیده

اما داستان این کتاب فقط کار پیتر شیف نیست. برادرش، اندرو شیف، نقش خیلی مهمی تو ساده سازی و مصورسازی این مفاهیم پیچیده اقتصادی داشته. می دونی، اقتصاد یه دنیای پر از اصطلاحات سخت و نمودارهای سرگیجه آوره که ممکنه هرکسی رو فراری بده. اما اندرو با نبوغ خودش، تونسته این مفاهیم رو تو قالب یه داستان شیرین و تصاویر جذاب بیاره که حتی یه بچه هم بتونه درکش کنه. این همکاری بین پیتر که مغز متفکر اقتصادیه و اندرو که هنرمند کلمات و تصاویر، باعث شده این کتاب به یه اثر بی نظیر و قابل فهم برای همه تبدیل بشه.

ریشه های فکری: مکتب اتریشی و میراث خانوادگی

این دو برادر، نه تنها تو این کتاب، بلکه تو همه کاراشون، از پدرشون، آروین شیف، تاثیر زیادی گرفتن. آروین شیف خودش یکی از طرفداران پر و پاقرص مکتب اتریشی اقتصاد بود و داستان ماهی که این کتاب بر اساس اون نوشته شده، ریشه در افکار و دیدگاه های اون داره. مکتب اتریشی برخلاف مکاتب دیگه، به جای مدل های ریاضی پیچیده، روی منطق و رفتار انسانی تاکید می کنه و معتقده که بهترین راه برای رشد اقتصاد، دخالت کمتر دولت و آزادی عمل بیشتر برای بازار و افراد هست. به همین خاطر، خلاصه کتاب های اقتصادی مثل این، نه تنها مفاهیم رو روشن می کنن، بلکه دیدگاهی متفاوت رو هم بهت ارائه می دن.

سفر هیجان انگیز اقتصاد: از یک جزیره تا دنیای مدرن ما

خب، حالا که نویسنده ها رو شناختیم، وقتشه بریم سر اصل مطلب: داستان کتاب! این کتاب با یه روایت داستانی شروع می شه که خواننده رو قدم به قدم با خودش همراه می کنه و مفاهیم پیچیده اقتصادی رو با یه زبون خیلی ساده و ملموس توضیح می ده. یه جورایی، از زندگی چند نفر تو یه جزیره کوچیک شروع می کنه و یواش یواش پیش می ره تا می رسه به اقتصاد پیچیده امروزی.

چطور همه چیز شروع شد؟ زندگی آبل و اولین جرقه های تولید

داستان از جایی شروع می شه که چند نفر تو یه جزیره دورافتاده زندگی می کنن. یکی از اینا، یه مرد به اسم آبل (Abel) هست. زندگی تو این جزیره خیلی ساده ست و هرکسی باید خودش روزی خودش رو دربیاره. آبل هر روز می ره ماهیگیری، اما فقط با دستاش، برای همین خیلی وقت و انرژی می ذاره و نهایتاً چندتا ماهی کوچیک گیرش میاد که فقط برای همون روزش کافیه. اینجا نویسنده ها نشون می دن که تو شروع هر اقتصادی، نیازهای اولیه چقدر مهم هستن و چطور تولید، حتی در ابتدایی ترین شکلش، شکل می گیره.

یه روز، آبل به خودش میاد و فکر می کنه: چرا من باید هر روز اینقدر زحمت بکشم و اینقدر کم ماهی گیرم بیاد؟ همینجا، جرقه خلاقیت تو ذهنش زده می شه. اون تصمیم می گیره به جای اینکه همون روز ماهی بخوره، یه بخشی از ماهی های صید شده ش رو پس انداز کنه (یا نخوره) و از اون وقت و انرژی که با این کار براش آزاد می شه، یه تور ماهیگیری بسازه. ساخت این تور، اولین گام تو سرمایه گذاری و تولید ابزارهای بهتره. با ساخت تور، آبل می تونه در مدت زمان کمتری، ماهی های بیشتری صید کنه و این یعنی افزایش بهره وری و ثروت.

از ماهی قرض دادن تا سرمایه گذاری های بزرگ: بیکر و چارلی وارد می شوند

همین که آبل می تونه ماهی های بیشتری بگیره، بقیه اهالی جزیره هم متوجه می شن که زندگی آبل بهتر شده. اینجا پای دو شخصیت دیگه، بیکر (Baker) و چارلی (Charlie)، به داستان باز می شه. بیکر و چارلی هم می خوان مثل آبل ماهی بیشتر بگیرن، اما ابزار لازم رو ندارن. اونا میان پیش آبل و ازش ماهی قرض می گیرن تا بتونن برای خودشون تور بسازن. اینجا مفهوم پس انداز و قرض دادن (وام دهی) برای سرمایه گذاری شکل می گیره. آبل ماهی هاش رو قرض می ده به این امید که در آینده ماهی های بیشتری پس بگیره (بهره). اینجوری، سرمایه های پس انداز شده، توزیع می شن و به دست کسانی می رسن که می تونن باهاشون تولید رو افزایش بدن. این یعنی رشد اقتصادی پایدار، برخلاف مصرف گرایی بی رویه که فقط در لحظه لذت بخش به نظر میاد.

پول، بانک و نرخ بهره: پیچیدگی های یک اقتصاد رو به رشد

با رشد اقتصاد جزیره، کم کم مشکلات جدیدی هم پیش میاد. فرض کن بیکر می خواد یه جور دیگه از ابزار ماهیگیری بسازه، یا چارلی می خواد یه مزرعه کوچیک راه بندازه. مبادله ماهی به ماهی، سخت و وقت گیر می شه. اینجا، مفهوم پول به عنوان یه واسطه مبادله مشترک شکل می گیره. مثلاً، ممکنه صدف های زیبا یا سنگ های خاصی به عنوان پول استفاده بشن. با اومدن پول، مبادلات راحت تر می شه و تجارت رونق می گیره. بعد، با بزرگ تر شدن معاملات و نیاز به نگهداری امن پول و مدیریت وام ها، بانک هم پا به جزیره می ذاره. بانک ها به عنوان واسطه هایی بین پس اندازکنندگان و وام گیرندگان عمل می کنن و سرمایه رو توزیع می کنن.

اینجاست که شیف ها وارد بحث نرخ بهره می شن. اونا بین نرخ بهره طبیعی و مصنوعی تفاوت قائل می شن. نرخ بهره طبیعی همون نرخی هست که بر اساس عرضه و تقاضای واقعی برای سرمایه شکل می گیره. یعنی اگه پس انداز زیاد باشه و تقاضا برای وام کم، نرخ بهره پایین میاد و برعکس. اما وقتی دولت یا بانک مرکزی دخالت می کنه و نرخ بهره رو به صورت مصنوعی پایین میاره، اوضاع فرق می کنه. این دستکاری، سیگنال های اشتباهی به بازار می ده و باعث می شه مردم و شرکت ها فکر کنن سرمایه ارزون تره و شروع به پروژه هایی کنن که در حالت عادی، توجیه اقتصادی ندارن.

پای دولت که به میان می آید: داستان چاپ ماهی و حباب ها

و بالاخره، پای دولت هم به داستان باز می شه. تو جزیره، دولت هم برای خودش نیازمندی هایی داره، مثلاً باید یه پل بسازه یا امنیت جزیره رو تامین کنه. اما وقتی درآمد کافی نداره، به جای اینکه از اهالی مالیات بگیره (که مردم رو ناراضی می کنه)، شروع می کنه به چاپ ماهی بیشتر! (که تو دنیای واقعی نماد چاپ پول بی رویه و سیاست های پولی انبساطی هست). این کار در ابتدا به نظر می رسه که مشکل رو حل کرده، اما در واقعیت، ارزش ماهی های موجود رو کم می کنه و باعث تورم می شه. یعنی با همون مقدار ماهی که قبلاً می تونستی X چیز بخری، الان کمتر می تونی بخری. اینجاست که مفاهیم تورم و رکود اقتصادی کم کم خودشون رو نشون می دن.

همین چاپ پول بی رویه و دستکاری نرخ بهره توسط دولت، باعث می شه که یه سری سرمایه گذاری های غلط شکل بگیره که شیف ها بهشون می گن حباب های اقتصادی. مثل همون حباب مسکن که تو سال های ۲۰۰۷-۲۰۰۸ ترکید. مردم فکر می کنن چون پول زیاده و وام راحت گیر میاد، پس قیمت ها همه اش بالا می ره و شروع به سرمایه گذاری تو چیزایی می کنن که ارزش واقعی ندارن. دولت برای اینکه محبوبیتش رو از دست نده و مشکلات رو بپوشونه، شروع می کنه به گرفتن وام های سنگین و ایجاد کسری بودجه و بدهی ملی که اینا مثل یه کوه یخ زیر آب، کم کم بزرگ می شن و در نهایت باعث فروپاشی اقتصاد می شن.

گنجینه درس های اقتصادی: مفاهیم اصلی که باید بدانید

کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد پر از درس های ارزشمنده که هر کدومشون می تونه دیدگاه آدم رو به دنیای اقتصاد و پول کاملاً عوض کنه. بیا با هم چندتا از این درس های کلیدی رو مرور کنیم.

تولید؛ قلب تپنده اقتصاد واقعی، نه مصرف گرایی

یکی از مهم ترین چیزهایی که پیتر شیف و برادرش روش تاکید می کنن، اینه که رشد واقعی اقتصاد از تولید میاد، نه از مصرف. یعنی چی؟ یعنی اینکه وقتی یه جامعه ای کالا و خدمات بیشتری تولید می کنه، در واقع داره ثروتمندتر می شه. مصرف، فقط استفاده از چیزیه که قبلاً تولید شده. اگه ما فقط به مصرف کردن ادامه بدیم و تولید رو فراموش کنیم، مثل اینه که داریم از یه انبار خالی، هی جنس برمی داریم و یه روزی این انبار خالی می شه. کتاب به وضوح نشون می ده که مصرف گرایی بیش از حد، به خصوص وقتی با وام های بی رویه همراه باشه، می تونه یه اقتصاد رو به ورطه نابودی بکشه. اینجا میشه گفت:

تولید تنها راهی است که می تواند ثروت واقعی را برای یک جامعه به ارمغان بیاورد، نه صرفا خرج کردن و مصرف کردن.

این دیدگاه، نقطه مقابل خیلی از اقتصاددان های جریان اصلی هست که فکر می کنن تحریک مصرف، می تونه اقتصاد رو به حرکت دربیاره. اما از دیدگاه شیف ها، این یه راه حل کوتاه مدت و سطحی هست که مشکلات عمیق تر رو پوشش می ده.

تورم: دزدی پنهان از جیب پس انداز کنندگان

تصور کن هر روز صبح که از خواب بیدار می شی، یه بخشی از پولت تو جیبت، بدون اینکه خودت خبر داشته باشی، غیبش بزنه. تورم دقیقاً همین کارو می کنه. شیف ها به شدت از چاپ پول بی رویه و سیاست های انبساطی بانک های مرکزی انتقاد می کنن. اونا می گن وقتی بانک مرکزی برای حل مشکلات اقتصادی (یا پوشاندن اون ها)، شروع به چاپ بی رویه پول می کنه، ارزش پول ملی میاد پایین. این یعنی قدرت خرید مردم کم می شه. پس اندازها بی ارزش می شن و کسانی که برای آینده شون برنامه ریزی کردن و پول جمع کردن، در واقع دارن تاوان اشتباهات دولت رو پس می دن. تورم، یه جورایی مالیات پنهانه که از جیب همه گرفته می شه، اما هیچ کس متوجهش نمی شه تا وقتی که دیگه کار از کار گذشته.

حباب ها و فروپاشی: چرا تاریخ تکرار می شود؟

یکی از درگیری های اصلی پیتر شیف با اقتصاد آمریکا و دنیا، همین حباب های اقتصادیه. کتاب توضیح می ده که چطور مداخله دولت و بانک مرکزی، با پایین آوردن مصنوعی نرخ بهره و ایجاد پول جدید، باعث می شه سرمایه ها به سمت بخش هایی سرازیر بشن که توجیه اقتصادی واقعی ندارن. مثلاً، وقتی وام مسکن خیلی ارزون می شه، همه شروع می کنن به خرید خونه، قیمت ها میره بالا و یه حباب مسکن شکل می گیره. این رشد، یک رشد حبابی هست، نه رشد واقعی. یعنی زیرساختی برای حمایت از این رشد وجود نداره و هر لحظه ممکنه بترکه و هزاران نفر رو ورشکست کنه. شیف ها معتقدن که این چرخه حباب و فروپاشی، اجتناب ناپذیره تا وقتی که دولت ها دست از دخالت تو اقتصاد بر ندارن.

پس انداز و سرمایه گذاری مولد: راه نجات از بحران ها

اگه از شیف ها بپرسی راه نجات از این وضعیت چیه، یکی از اولین چیزایی که می گن پس انداز و سرمایه گذاری مولد هست. اونا تاکید می کنن که برای اینکه یه اقتصاد بتونه پایه های محکمی داشته باشه و رشد واقعی کنه، باید سرمایه کافی برای سرمایه گذاری تو تولید و بخش های مولد (مثل کارخانه ها، تکنولوژی های جدید و …) وجود داشته باشه. این سرمایه از کجا میاد؟ از پس انداز. وقتی مردم و شرکت ها پس انداز می کنن، این پس اندازها می تونن به سمت سرمایه گذاری های مولد هدایت بشن و باعث ایجاد شغل، افزایش تولید و در نهایت، رشد اقتصادی پایدار بشن. پس انداز کردن، مثل کاشتن دونه ای هست که قراره تو آینده یه درخت پربار بشه.

دولت ها، اقتصاد و تصمیمات سرنوشت ساز: نقد صریح پیتر شیف

همونطور که تو کل کتاب هم می بینیم، شیف ها از سیاست های پولی و مالی دولت ها، مخصوصاً دولت آمریکا، به شدت انتقاد می کنن. اونا معتقدن که دولت ها به جای اینکه به فکر راه حل های بلندمدت و پایدار باشن، دنبال راه حل های کوتاه مدت و فریبنده می گردن تا فقط خودشون رو محبوب نگه دارن و مشکلات رو به نسل های بعدی بندازن. این راه حل ها شامل چاپ پول، افزایش بدهی ملی، و دستکاری نرخ بهره هستن که همه شون فقط مثل یه مسکن عمل می کنن و در درازمدت، مشکلات بزرگ تری رو به وجود میارن. برای درک بهتر این دیدگاه، به این نقل قول توجه کنید:

اغلب دولت ها برای حل مشکلات اقتصادی، به جای پرداختن به ریشه ها، راه حل های موقتی و تورم زا را انتخاب می کنند که در درازمدت فاجعه بارند.

این نقد صریح و بی پرده، یکی از ویژگی های اصلی کتابه که باعث می شه خواننده به دیدگاه های جریان اصلی اقتصاد شک کنه و خودش شروع به فکر کردن و تحلیل کنه.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟ ارزش ها و بینش ها

حالا شاید از خودت بپرسی، با این همه کتابی که تو دنیا هست، چرا باید وقت بذاریم و خلاصه کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد رو بخونیم؟ یا اصلاً، چرا باید به مفاهیم اقتصادی که تو این کتاب مطرح می شه توجه کنیم؟ دلایل زیادی هست که این کتاب رو به یه اثر مهم و خواندنی تبدیل می کنه.

یکی از بزرگ ترین نقاط قوت این کتاب، ساده سازی بی نظیر مفاهیم پیچیده اقتصادیه. کمتر کتابی رو پیدا می کنی که بتونه مباحثی مثل تورم، نرخ بهره، حباب های مالی و نقش دولت تو اقتصاد رو اینقدر روان و با یه داستان شیرین توضیح بده. شیف ها جوری این کار رو انجام دادن که حتی اگه هیچ پیش زمینه ای از اقتصاد نداشته باشی، باز هم می فهمی چی به چیه. این یعنی یه دسترسی بی نظیر به دانش اقتصادی برای عموم مردم.

این کتاب یه دیدگاه کاملاً متفاوت و انتقادی (مکتب اتریشی) رو نسبت به اقتصاد جریان اصلی ارائه می ده. تو کلاس های دانشگاه و اکثر رسانه ها، ممکنه فقط با دیدگاه های خاصی از اقتصاد آشنا بشی، اما این کتاب دریچه ای رو به روی یه مکتب فکری دیگه باز می کنه که ممکنه خیلی از چیزهایی که فکر می کردی رو به چالش بکشه. این تفاوت دیدگاه، برای هر کسی که دنبال فهم عمیق تر و جامع تر از اقتصاد هست، خیلی باارزشه.

به قول پیتر شیف، خودش تو کتابش، اقتصاد مثل فیزیک نیست که فرمول های پیچیده داشته باشد؛ اقتصاد منطق ساده ای دارد که خیلی ها نمی خواهند آن را بپذیرند.

علاوه بر این، پیش بینی های تاریخی پیتر شیف، به خصوص در مورد بحران مالی ۲۰۰۸، نشون می ده که دیدگاه های مطرح شده در این کتاب، صرفاً تئوری نیستن، بلکه ریشه های واقعی دارن و می تونن اتفاقات مهمی رو پیش بینی کنن. البته که هر پیش بینی ای ۱۰۰٪ درست از آب درنمیاد، اما صحت برخی از اون ها، اعتبار خاصی به این کتاب می ده.

در نهایت، درک مفاهیم این کتاب برای تصمیم گیری های شخصی و جمعی خیلی مهمه. چه تو زندگی شخصی خودت که می خوای پس انداز کنی یا سرمایه گذاری، چه به عنوان یه شهروند که می خوای اخبار اقتصادی رو بهتر بفهمی و از دولتت سوالات درستی بپرسی، این کتاب بهت ابزارهای فکری لازم رو می ده.

درس های کتاب در زندگی روزمره: از جیب خودمان تا اقتصاد کلان

شاید بگی: خب، اینا که همش حرفای گنده اقتصادیه، به درد منِ آدم معمولی چه می خوره؟ اما حقیقت اینه که درس های این کتاب، درست مثل یه راهنمای عملی برای زندگی روزمره ما و درک بهتر دنیای اطرافمون عمل می کنه. بیا ببینیم چطور می تونیم از این مفاهیم تو زندگی خودمون استفاده کنیم.

اول از همه، تو مدیریت مالی شخصی و سرمایه گذاری. وقتی بدونی تورم چطور پولت رو می خوره، بیشتر حواست به پس اندازهات هست و دنبال راه هایی می گردی که ارزش پولت رو حفظ کنی. دیگه پولت رو همینجوری تو بانک نگه نمی داری یا فقط رو مصرف گرایی و خرید چیزای بی مصرف تمرکز نمی کنی. شاید به سرمایه گذاری تو دارایی های مولد یا دارایی هایی که در مقابل تورم مقاوم ترند (مثل طلا یا سهام شرکت های تولیدی واقعی) بیشتر فکر کنی. این کتاب بهت یاد می ده که هر وام ارزونی، لزوماً خوب نیست و باید حواست به نرخ بهره طبیعی و واقعی باشه نه فقط اون چیزی که بانک ها بهت می گن.

دوم، این کتاب کمک می کنه تا اخبار اقتصادی و تصمیمات دولتی رو بهتر درک کنی. وقتی می شنوی بانک مرکزی نرخ بهره رو پایین آورده، یا دولت داره بودجه عظیمی رو خرج می کنه، دیگه فقط سرت رو تکون نمی دی. می تونی پشت پرده این تصمیمات رو ببینی و بفهمی چه پیامدهایی می تونه برای آینده اقتصادی کشور و زندگی خودت داشته باشه. می فهمی که افزایش تولید چقدر مهم تر از افزایش مصرف برای رشد اقتصاده. اگه تو اخبار بشنوی که دولت داره پول چاپ می کنه تا کسری بودجه رو جبران کنه، سریع می فهمی که این یعنی چاپ ماهی بیشتر و قراره تورم بیاد سراغت.

در واقع، این کتاب یه جورایی عینک بهت می ده تا بتونی دنیای اقتصاد رو واضح تر ببینی. بهت یاد می ده که چطور مثل یه اقتصاددان فکر کنی و تصمیم های عاقلانه تری بگیری، چه برای جیب خودت و چه برای درک بهتر اتفاقات کلان اقتصادی.

نتیجه گیری

خب، رسیدیم به پایان سفرمون تو دنیای شیرین و در عین حال پیچیده اقتصاد، اونم با راهنمایی های پیتر شیف و اندرو شیف. کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد، یه جورایی بهت می گه که اقتصاد قرار نیست یه چیز سرگیجه آور و غیرقابل فهم باشه. با داستان ماهی گیران، نویسنده ها به سادگی نشون دادن که چطور تولید، پس انداز و سرمایه گذاری مولد، ریشه های اصلی یه اقتصاد قوی و پایداره.

پیام اصلی کتاب خیلی واضحه: ما نیاز داریم واقع بین باشیم و از راه حل های کوتاه مدت و فریبنده ای که دولت ها و بانک های مرکزی برای حل مشکلات اقتصادی پیشنهاد می دن، دوری کنیم. این راه حل ها، مثل چاپ پول و تحریک مصرف بی رویه، شاید در کوتاه مدت حس خوبی بدن، اما مثل مسکنی می مونن که بیماری اصلی رو پنهان می کنن و در نهایت، به بحران های بزرگ تر و فروپاشی اقتصادی منجر می شن.

اگر واقعاً می خوای بدونی پولت چطور ارزشش رو از دست می ده، چرا حباب های اقتصادی شکل می گیرن و چطور می تونی برای آینده مالی خودت و خانوادت بهتر تصمیم بگیری، این کتاب یکی از بهترین انتخاب هاست. خلاصه کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد فقط یه خلاصه نیست، یه دعوتنامه ست برای اینکه عمیق تر فکر کنی، سوالات درستی بپرسی و در نهایت، بفهمی چرا بعضی وقت ها اقتصاد به جای اینکه رشد کنه، مثل یه ماهی بی جان، زمین می خوره. پس، حتماً این کتاب رو بخون و بعد بیا و در موردش صحبت کنیم. دنیای اقتصاد با این کتاب، دیگه اونقدر هم ترسناک نیست!

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد | پیتر شیف، اندرو شیف" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب چگونگی رشد و فروپاشی اقتصاد | پیتر شیف، اندرو شیف"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه