خلاصه کتاب تصمیم گیری چندشاخصه (قطعی و فازی) | جامع

خلاصه کتاب تصمیم گیری چندشاخصه (قطعی و فازی) ( نویسنده آرش حبیبی، صنم آفریدی )
کتاب تصمیم گیری چندشاخصه (قطعی و فازی) اثر آرش حبیبی و صنم آفریدی، راهنمای جامعی برای کسانی است که می خواهند با روش های پیشرفته تصمیم گیری آشنا شوند و بهترین انتخاب ها را در موقعیت های پیچیده داشته باشند. این کتاب به شما کمک می کند تا با اصول و تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره، چه در دنیای قطعی و چه در فضای فازی و پر از عدم قطعیت، آشنا شوید و آن ها را در عمل به کار بگیرید.
تاحالا شده تو زندگی یا کارت گیر یه تصمیمی بیفتی که چندین و چند تا معیار مختلف داره؟ مثلاً بین چند تا خونه، چند تا ماشین، یا حتی چند تا پروژه تو شرکت، کدوم رو انتخاب کنی که بهترین باشه؟ تازه هر کدوم از این انتخاب ها هم معیارهاشون ممکنه با هم فرق داشته باشه و حتی بعضی وقت ها اطلاعاتت کامل و قطعی نباشه. دقیقاً اینجا است که مبحث تصمیم گیری چندشاخصه یا همون MCDM به دردتون می خوره. کتاب تصمیم گیری چندشاخصه (قطعی و فازی) نوشته آقای آرش حبیبی و خانم صنم آفریدی، مثل یه نقشه گنج می مونه برای حل اینجور معماها. این کتاب بهمون یاد می ده چطور وقتی کلی عامل و معیار ریز و درشت داریم، یه تصمیم درست و حسابی بگیریم. نویسنده ها، که خودشون از اساتید و پژوهشگرهای خوب کشورمون هستن، با زبانی ساده و کاربردی، پیچیده ترین روش ها رو برامون باز کردن. اگه دانشجو هستید و دارید روی پایان نامه یا مقاله تون کار می کنید، یا حتی اگه یه مدیر هستید و باید هر روز تصمیم های مهم بگیرید، این کتاب و خلاصه اش حسابی به کارتون میاد. اینجا می خوایم یه سفر سریع به دل این کتاب داشته باشیم و ببینیم چه چیزهای باارزشی توش پیدا میشه.
مبانی و اصول تصمیم گیری چندشاخصه
قبل از اینکه شیرجه بزنیم تو دل روش ها، لازمه یه آشنایی اولیه با دنیای منطق فازی و تصمیم گیری چندشاخصه داشته باشیم. این بخش از کتاب دقیقاً همین کار رو برامون می کنه و پایه های فهممون رو قوی می سازه.
فصل اول: خاستگاه و فرگشت منطق فازی
فکرشو بکنید، زندگی که همیشه سیاه و سفید نیست، پر از مناطق خاکستریه. مثلاً یه نفر نه کاملاً بلنده، نه کاملاً کوتاه؛ یه چیزی بینابینه. منطق فازی دقیقاً برای همینجور موقعیت ها به وجود اومده؛ وقتی با عدم قطعیت سروکار داریم و نمی تونیم همه چیز رو با بله یا خیر جواب بدیم. این فصل منطق فازی رو معرفی می کنه و نشون می ده چطور بهمون کمک می کنه با ابهام ها کنار بیایم. با مفهوم مجموعه های فازی و اعداد فازی مثل اعداد مثلثی و ذوزنقه ای آشنا می شیم که در واقع یه جور اعدادی هستن که به جای یه مقدار دقیق، یه بازه از مقادیر رو نشون میدن. یاد می گیریم چطور این اعداد رو با هم جمع و تفریق کنیم و ببینیم چطور منطق فازی مثل یه چسب عمل می کنه و روش های تصمیم گیری چندشاخصه رو به دنیای واقعی و پر از ابهام نزدیک تر می کنه.
فصل دوم: تصمیم گیری چندشاخصه (MCDM)
حالا که فهمیدیم منطق فازی چیه، می رسیم به اصل ماجرا: MCDM. تصمیم گیری چندمعیاره یعنی اینکه شما به جای اینکه فقط روی یه عامل (مثلاً قیمت) تمرکز کنید، همه عوامل مهم (کیفیت، خدمات پس از فروش، نظرات مشتری و…) رو با هم در نظر می گیرید. این فصل توضیح می ده که MCDM چیه و چه فرقی با تصمیم گیری های تک معیاره داره. یه بخش مهمش هم معرفی ماتریس تصمیم و بی مقیاس سازی یا همون نرمال سازی داده هاست. چرا بی مقیاس سازی مهمه؟ چون هر معیاری واحد و دامنه خاص خودش رو داره (مثلاً قیمت با ریال، کیفیت با درصد). اگه اینا رو هم تراز نکنیم، مقایسه شون مثل مقایسه سیب و پرتقال میشه و نتایج اشتباه از آب درمیاد. اینجاست که روش های بی مقیاس سازی وارد عمل می شن.
فصل سوم: روش های تصمیم گیری غیرجبرانی
تو دنیای MCDM، دو دسته روش کلی داریم: جبرانی و غیرجبرانی. تو روش های جبرانی، ضعف تو یه معیار رو میشه با قوت تو یه معیار دیگه جبران کرد، اما تو روش های غیرجبرانی اینطور نیست. این فصل روی روش های غیرجبرانی تمرکز می کنه. یعنی چی؟ یعنی اگه یه انتخابی تو یه معیار خاص خیلی ضعیف باشه، ممکنه کلاً حذف بشه، حتی اگه تو بقیه معیارها عالی باشه. روش هایی مثل تسلط، ماکسیمین (بیشینه کردن کمترین مقدار)، ماکسیماکس (بیشینه کردن بیشترین مقدار)، هورویتز، رضایت بخش، لکسیکوگراف و پرموتاسیون اینجا معرفی می شن. این روش ها هر کدوم منطق خاص خودشون رو دارن و برای شرایط خاصی مناسبن. مثلاً روش تسلط میگه اگه یه گزینه تو همه معیارها از گزینه دیگه بهتر باشه، خب همون رو انتخاب کن. ساده و منطقی!
روش های تعیین وزن و اولویت بندی شاخص ها
یکی از بزرگترین چالش ها تو تصمیم گیری های چندشاخصه، اینه که بفهمیم هر کدوم از معیارها چقدر مهمن. اینجا جاییه که روش های وزن دهی وارد عمل می شن و بهمون کمک می کنن به هر معیار یه امتیاز یا وزن مناسب بدیم.
فصل چهارم: روش دلفی فازی
روش دلفی یه روش شناخته شده برای جمع آوری نظرات خبره هاست تا به یه اجماع برسن. اما خب، همیشه نظرات خبره ها قطعی نیست و ممکنه یه سری ابهاماتی توشون باشه. اینجا دلفی فازی میاد و با منطق فازی، این ابهام ها رو پوشش می ده. این فصل بهمون یاد می ده که چطور دلفی سنتی کار می کنه و بعدش نشون میده که دلفی فازی چطور می تونه عدم قطعیت نظرات کارشناسان رو مدیریت کنه. الگوریتم های اجرایی این روش هم برای غربالگری (حذف موارد نامربوط) و هم برای پیش بینی (رسیدن به یه توافق فازی) توضیح داده میشه. در واقع، دلفی فازی یه جورایی عصای جادویی برای جمع آوری هوشمندانه نظرات خبره هاست.
فصل پنجم: فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
AHP یکی از پرکاربردترین و محبوب ترین روش های MCDM هست که توسط توماس ساعتی ابداع شده. این روش به شما کمک می کنه مسائل پیچیده رو به یه ساختار سلسله مراتبی (مثل درخت) تبدیل کنید و بعد با مقایسات زوجی (یعنی مقایسه دو به دوی معیارها یا گزینه ها) وزن ها و اولویت ها رو به دست بیارید. تو این فصل، مراحل AHP از طراحی الگو تا محاسبه وزن ها و نرخ سازگاری (که نشون میده چقدر مقایسات شما منطقی بوده) به طور کامل توضیح داده میشه. مثلاً اگه می خواید یه ماشین بخرید، AHP بهتون کمک می کنه بین قیمت، مصرف سوخت و امنیت، هر کدوم رو چقدر مهم بدونید و بعدش هم بهترین ماشین رو انتخاب کنید.
فصل ششم: فرایند تحلیل سلسله مراتبی گروهی (GAHP)
همیشه که قرار نیست یه نفر تصمیم بگیره! تو خیلی از سازمان ها، تصمیم ها به صورت گروهی گرفته میشه. حالا چطور میشه دیدگاه های مختلف چند تا خبره رو با هم ترکیب کرد تا به یه تصمیم گروهی درست رسید؟ GAHP اینجا به کمکمون میاد. این فصل روش های مختلف تجمیع دیدگاه خبرگان رو توضیح می ده، مثلاً اینکه چطور میشه میانگین هندسی نظرات رو گرفت یا چطور به یه اجماع رسید. این بخش بهتون یاد می ده چطور نظرات پراکنده رو به یه نتیجه قابل اعتماد گروهی تبدیل کنید. در واقع، GAHP یک روش قدرتمند برای تبدیل تک صدایی به هم خوانی در تصمیم گیری هاست.
یکی از مهم ترین چالش ها در تصمیم گیری های پیچیده، ترکیب دیدگاه های متعدد خبرگان است. GAHP این امکان را فراهم می کند که نظرات متنوع را به یک اجماع قابل اعتماد تبدیل کنیم و از خرد جمعی بهره ببریم.
فصل هفتم: آموزش نرم افزار سوپردسیژن (SuperDecisions)
این همه روش و محاسبه، خب معلومه که نیاز به نرم افزار دارن! سوپردسیژن یکی از قوی ترین نرم افزارهاییه که برای پیاده سازی AHP و ANP استفاده میشه. این فصل یه معرفی کاربردی از این نرم افزار داره. بهتون میگه چطور داده هاتون رو وارد نرم افزار کنید و مراحل کلی حل مسئله باهاش چیه. البته که قرار نیست یه آموزش کامل نرم افزار باشه، اما یه دید کلی بهتون می ده تا اگه خواستید باهاش کار کنید، بدونید از کجا شروع کنید.
فصل هشتم: فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP)
حالا که AHP رو شناختیم، چی میشه اگه بخوایم عدم قطعیت رو هم واردش کنیم؟ اینجا FAHP وارد میدون میشه. FAHP AHP رو با منطق فازی ترکیب می کنه. این فصل روش های مختلف FAHP رو معرفی می کنه، مثل روش میانگین هندسی بوکلی یا روش بسط یافته چانگ. این روش ها بهمون کمک می کنن تا مقایسات زوجی رو با اعداد فازی انجام بدیم و وزن های فازی به دست بیاریم. چالش ها و الگوریتم های بهبود یافته هم تو این بخش بررسی میشه. در واقع، FAHP به AHP اجازه می ده تا تو دنیای پر ابهام هم حرفی برای گفتن داشته باشه.
فصل نهم: فرایند تحلیل شبکه (ANP)
AHP برای مسائلی خوبه که ساختار سلسله مراتبی دارن و عوامل از بالا به پایین روی هم تأثیر می ذارن. اما تو خیلی از مسائل واقعی، عوامل با هم در ارتباطن و روی همدیگه تأثیر متقابل دارن؛ یعنی یه جورایی یه شبکه تشکیل می دن. ANP دقیقاً برای همینجور موقعیت ها طراحی شده. این فصل تفاوت ANP با AHP رو توضیح می ده و مفهوم سوپرماتریس رو معرفی می کنه که نشون دهنده روابط داخلی و خارجی بین خوشه ها و عناصر شبکه است. کار با نرم افزار سوپردسیژن برای حل مسائل ANP و رویکردهای ترکیبی مثل ANP-SWOT هم تو این بخش بررسی میشه. ANP یه روش پیشرفته تره که پیچیدگی های دنیای واقعی رو بهتر نشون می ده.
فصل دهم: روش سوارا (SWARA)
SWARA یکی از روش های نسبتاً جدید و کارآمد برای تعیین وزن شاخص هاست. این روش خیلی ساده و شهودی کار می کنه و بر اساس اولویت بندی شاخص ها توسط خبره هاست. یعنی خبره ها اول شاخص ها رو به ترتیب اهمیت مرتب می کنن و بعدش با یه سری محاسبات ساده، وزن نهایی هر شاخص به دست میاد. این فصل گام های اجرای SWARA رو توضیح میده و نشون میده که چطور میشه همین روش رو به صورت فازی هم اجرا کرد تا عدم قطعیت نظرات خبرگان رو لحاظ کرد. SWARA تو خیلی از پژوهش ها به خاطر سادگی و کارایی اش حسابی مورد استقبال قرار گرفته.
فصل یازدهم: روش دیمتل (DEMATEL)
تاحالا شده بخواید بفهمید بین یه سری عوامل، کدوم عامل روی کدوم عامل تأثیر میذاره و کدوم عامل تأثیرپذیره؟ دیمتل دقیقاً برای همین کاره! این روش بهتون کمک می کنه روابط علّی و معلولی و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بین شاخص ها رو شناسایی کنید. مثلاً اگه تو یه سازمانی می خواید مشکلات رو حل کنید، دیمتل بهتون نشون می ده که ریشه اصلی مشکلات کجاست. این فصل گام های محاسبه دیمتل و نحوه ترسیم نقشه روابط رو توضیح میده و البته نسخه فازی دیمتل رو هم معرفی می کنه که برای مواقعی که داده ها قطعی نیستن، حسابی به کار میاد.
فصل دوازدهم: مدلسازی ساختاری-تفسیری (ISM)
ISM هم مثل دیمتل، یه روش برای فهمیدن روابط بین عوامل پیچیده ست، اما با یه رویکرد متفاوت. ISM بهمون کمک می کنه یه ساختار سلسله مراتبی از روابط بین عناصر یه سیستم رو ترسیم کنیم. مثلاً اگه می خواید استراتژی های یه شرکت رو بررسی کنید، ISM نشون می ده که کدوم استراتژی ها پایه ای تر هستن و روی بقیه تأثیر می ذارن و کدوم ها در سطوح بالاتر قرار دارن. این فصل مفهوم ISM، گام های اجرای اون و نحوه استفاده از ماتریس های مربوطه رو توضیح می ده. ISM یه ابزار قویه برای ساده سازی مسائل پیچیده و درک بهتر ساختار زیربنایی اون ها.
روش های اولویت بندی و انتخاب گزینه بهینه
خب، تا اینجا یاد گرفتیم چطور وزن شاخص ها رو به دست بیاریم و روابط بینشون رو بفهمیم. حالا می رسیم به قسمت هیجان انگیز ماجرا: چطور با این اطلاعات، بهترین گزینه رو انتخاب کنیم؟ این بخش از کتاب به معرفی روش هایی می پردازه که بهمون کمک می کنن گزینه ها رو اولویت بندی کنیم و در نهایت، بهترین انتخاب رو داشته باشیم.
فصل سیزدهم: روش وزن دهی افزایشی ساده (SAW)
SAW یکی از ساده ترین و البته پرکاربردترین روش های MCDM برای انتخاب گزینه برتره. اسمش هم روشنه: وزن دهی افزایشی ساده. تو این روش، بعد از اینکه وزن هر شاخص رو مشخص کردیم، عملکرد هر گزینه تو هر شاخص رو در وزن اون شاخص ضرب می کنیم و بعد همه رو با هم جمع می کنیم تا یه امتیاز نهایی برای هر گزینه به دست بیاد. گزینه ای که بالاترین امتیاز رو داشته باشه، انتخاب میشه. این فصل گام های محاسبه SAW رو توضیح می ده و رویکردهای ترکیبی مثل SAW-Entropy (که توش وزن ها با روش آنتروپی تعیین میشن) رو هم معرفی می کنه. SAW به خاطر سادگی و قابل فهم بودنش، برای شروع یادگیری MCDM عالیه.
فصل چهاردهم: روش تاپسیس (TOPSIS)
TOPSIS یکی دیگه از روش های خیلی محبوب و پرکاربرد MCDM هست که بر اساس این ایده کار می کنه که بهترین گزینه، گزینه ایه که هم از راه حل ایده آل مثبت (بهترین حالت ممکن) نزدیک باشه و هم از راه حل ایده آل منفی (بدترین حالت ممکن) دور باشه. این فصل گام های دقیق محاسبه TOPSIS رو توضیح می ده، از بی مقیاس سازی ماتریس تصمیم گرفته تا محاسبه فاصله از ایده آل ها و رتبه بندی نهایی. همچنین، روش تاپسیس فازی رو هم معرفی می کنه که بهتون اجازه می ده با داده های فازی و مبهم هم کار کنید. TOPSIS تو خیلی از زمینه ها مثل انتخاب تأمین کننده، انتخاب محل کارخانه و … حسابی به کار میاد.
فصل پانزدهم: روش ویکور (VIKOR)
VIKOR یه روش دیگه برای حل مسائل MCDM هست که هدفش بهینه سازی بر اساس بیشترین سود گروهی و کمترین پشیمانی فردی هست. یعنی چی؟ یعنی این روش سعی می کنه گزینه ای رو پیدا کنه که هم به اکثریت نزدیک باشه و هم برای هیچ کدوم از معیارها (یا تصمیم گیرندگان) پشیمانی زیادی به وجود نیاره. ویکور مخصوصاً تو شرایطی که بین معیارها تضاد وجود داره و باید به یه سازش رسید، خیلی مفیده. این فصل گام های محاسبه VIKOR و تفاوت های ظریفش با TOPSIS رو توضیح می ده. البته که مثل بقیه روش ها، نسخه فازی ویکور هم معرفی میشه که برای موقعیت های عدم قطعیت عالیه.
تو دنیای تصمیم گیری، گاهی باید بین بهترین ها و قابل قبول ترین ها تعادل برقرار کرد. روش ویکور دقیقاً همین کار را برای ما انجام می دهد و به ما کمک می کند گزینه ای را انتخاب کنیم که هم برای جمع رضایت بخش باشد و هم کمترین حس پشیمانی را به بار آورد.
فصل شانزدهم: روش ارسته (ARAS)
روش ARAS که مخفف Additive Ratio ASsessment هست، یکی از روش های جدیدتر در MCDM محسوب میشه. این روش بر اساس محاسبه ارزش مطلوبیت برای هر گزینه کار می کنه. ایده اصلی ARAS اینه که هرچه یک گزینه به گزینه ایده آل نزدیک تر باشه، مطلوبیت بیشتری داره. این فصل گام های اجرای ARAS رو با جزئیات توضیح میده و مبنای ریاضی اون رو هم روشن می کنه. ARAS به خاطر سادگی محاسبات و نتایج منطقی اش، تو سال های اخیر حسابی مورد توجه قرار گرفته.
فصل هفدهم: روش آراس (ARAS) – کاربردهای متفاوت
شاید براتون سوال پیش بیاد که چرا ARAS دو بار اومده؟ گاهی اوقات یک روش در فصول مختلف کتاب با تمرکز بر کاربردها یا دیدگاه های کمی متفاوت تر توضیح داده میشه. این فصل می تونه روی کاربردهای خاص تر یا جزئیات پیاده سازی متفاوتی از ARAS تمرکز کنه، شاید هم مثال های کاربردی بیشتری برای روشن شدن مفاهیم ارائه بده. اگرچه هسته اصلی روش یکسان است، اما رویکرد نویسندگان برای ارائه آن ممکن است متفاوت باشد تا درک عمیق تری از پتانسیل های این روش به خواننده داده شود.
فصل هجدهم: روش ایداس (EDAS)
EDAS مخفف Evaluation based on Distance from Average Solution هست. یعنی ارزیابی بر اساس فاصله از میانگین راه حل. این روش به جای اینکه مثل TOPSIS از ایده آل مثبت و منفی استفاده کنه، عملکرد هر گزینه رو با میانگین عملکرد همه گزینه ها مقایسه می کنه. هرچه یه گزینه از میانگین بهتر باشه (برای معیارهای سودده) و از میانگین بدتر باشه (برای معیارهای هزینه ای)، امتیاز بیشتری می گیره. این فصل گام های اصلی EDAS، مزایا و کاربردهاش رو توضیح می ده. EDAS مخصوصاً وقتی که تفاوت بین گزینه ها تو محدوده میانگین هست، می تونه نتایج خوبی بده.
فصل نوزدهم: روش مورا (MOORA)
MOORA که مخفف Multi-Objective Optimization by Ratio Analysis هست، یکی دیگه از روش های مؤثر و کاربردی MCDM محسوب میشه. این روش بر اساس نسبت ها و مقایسه گزینه ها با یکدیگر کار می کنه. MOORA به خاطر سادگی ریاضیاتی و قدرت بالاش در رسیدن به نتایج منطقی، خیلی محبوبه. این فصل گام های اجرای MOORA رو توضیح میده و انواع مختلف MOORA رو هم معرفی می کنه، مثل MOORA با نسبت مرجع و MOORA ضربی. MOORA یه ابزار قویه برای حل مسائل پیچیده تصمیم گیری با چندین هدف.
فصل بیستم: روش کوداس (CODAS)
CODAS مخفف COmbinative Distance-based ASsessment هست. این روش هم مثل EDAS و TOPSIS بر مبنای فاصله کار می کنه، اما با یه تفاوت. CODAS عملکرد گزینه ها رو بر اساس دو نوع فاصله از راه حل ایده آل ارزیابی می کنه: فاصله اقلیدسی (Euclidean distance) و فاصله تاکسی گرافی (Taxicab distance). بعد این دو فاصله رو با هم ترکیب می کنه تا یه امتیاز نهایی به دست بیاد. این فصل گام های اجرای CODAS رو توضیح می ده و ویژگی های اصلی این روش رو برجسته می کنه. CODAS یه روش نسبتاً جدیده که می تونه تو شرایط خاص، نتایج دقیق و قابل اعتمادی رو ارائه بده.
به طور خلاصه، این سه بخش اصلی کتاب، شما رو از مفاهیم اولیه تا پیشرفته ترین روش های تصمیم گیری چندشاخصه (قطعی و فازی) همراهی می کنه. با مطالعه و یادگیری این روش ها، ابزارهای قدرتمندی برای حل مسائل پیچیده و گرفتن تصمیم های هوشمندانه در دست خواهید داشت.
نتیجه گیری
خب، رسیدیم به آخر این سفر هیجان انگیز تو دنیای تصمیم گیری. کتاب تصمیم گیری چندشاخصه (قطعی و فازی) نوشته آرش حبیبی و صنم آفریدی، واقعاً یه منبع ارزشمنده که مثل یه گنجینه از روش های کارآمد، به ما کمک می کنه تا توی دنیای پیچیده امروز، تصمیم های درست و حسابی بگیریم. این کتاب، چه برای دانشجوهایی که می خوان پایان نامه بنویسن و چه برای مدیرانی که هر روز با کلی معیار و گزینه سروکله می زنن، مثل یه راهنمای جامع و کاربردیه. از معرفی منطق فازی برای درک بهتر ابهامات، تا روش های تعیین وزن شاخص ها مثل AHP و SWARA، و بعدش هم تکنیک های انتخاب بهترین گزینه مثل TOPSIS و VIKOR، همه و همه توی این کتاب به خوبی پوشش داده شده اند.
مطمئن باشید با فهمیدن و به کارگیری این روش ها، نگاهتون به تصمیم گیری حسابی عوض میشه و می تونید خیلی منطقی تر و علمی تر پیش برید. اگه تا حالا بین چند تا گزینه مونده بودید و نمی دونستید کدوم رو انتخاب کنید، حالا یه جعبه ابزار کامل دارید که می تونید باهاش بهترین مسیر رو پیدا کنید. خلاصه، این کتاب یه جورایی به ما یاد می ده که چطور با ریاضیات و منطق، از سردرگمی تصمیم گیری های پیچیده رها بشیم و به یه انتخاب مطمئن برسیم. یادتون باشه که این خلاصه ای که خوندید، فقط یه نقشه راه کلی بود. برای اینکه واقعاً به همه ظرایف و جزئیات مسلط بشید و بتونید این روش ها رو تو پروژه های واقعی پیاده کنید، هیچ چیزی جای مطالعه کامل کتاب رو نمی گیره. پس اگه این مباحث براتون جذابه، حتماً نسخه کامل کتاب رو تهیه کنید. اگه هم تجربه کار با این روش ها رو داشتید یا سوالی دارید، حتماً نظراتتون رو با ما در میون بذارید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب تصمیم گیری چندشاخصه (قطعی و فازی) | جامع" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب تصمیم گیری چندشاخصه (قطعی و فازی) | جامع"، کلیک کنید.