جلب دادرسی صادر شد | مفهوم، مراحل و آثار حقوقی آن
جلب دادرسی صادر شد: وقتی پرونده تان رنگ جدی تری می گیرد
وقتی می شنویم که «جلب دادرسی صادر شد»، یعنی پرونده مان از مرحله تحقیقات مقدماتی دادسرا گذشته و حالا قرار است به دادگاه فرستاده شود. این یک نقطه عطف مهم در روند قضایی است که نشان می دهد دلایل کافی برای بررسی اتهام شما در دادگاه وجود دارد.
در پیچ و خم های دادرسی کیفری، اصطلاحات حقوقی زیادی به گوشمان می خورد که هر کدام می توانند آدم را سردرگم کنند. یکی از این اصطلاحات که حسابی هم مهم است و سرنوشت یک پرونده را تعیین می کند، «قرار جلب به دادرسی» است. شنیدن این جمله ممکن است حسابی آدم را بترساند و نگران کند، مخصوصاً اگر خودمان یا یکی از نزدیکانمان با آن روبرو شده باشیم. اما اصلاً نگران نباشید! این مقاله قرار است قدم به قدم به شما بگوید که قرار جلب به دادرسی چیست، چه معنایی دارد، چه مراحلی دارد و بعد از آن دقیقاً چه اتفاقاتی پیش می آید. هدف ما این است که این اصطلاح حقوقی را آن قدر شفاف و ساده برایتان توضیح دهیم که دیگر هیچ ابهامی برایتان باقی نماند و با دید بازتری سراغ مراحل بعدی بروید. پس آماده باشید تا با هم به دل این موضوع حقوقی بزنیم و همه چیز را روشن کنیم.
اصلاً قرار جلب به دادرسی چیست؟ بیایید مفهومش را بشکافیم!
اول از همه بیایید ببینیم این غول بی شاخ و دم «قرار جلب به دادرسی» چیست و چه منظوری دارد. راستش را بخواهید، این یک تصمیم مهم در دادسرا است که می گوید پرونده ای که تا حالا در حال بررسی بوده، حالا به اندازه کافی دلیل و مدرک دارد که برود دادگاه و قاضی درباره آن حکم بدهد. یعنی متهمی که قرار جلب به دادرسی برایش صادر شده، دیگر در مرحله «تحقیقات» نیست و باید برای «محاکمه» آماده شود.
تعریفی ساده و دوستانه از جلب به دادرسی
تصور کنید یک نفر از شما شکایت کرده است. بازپرس یا دادیار در دادسرا شروع به تحقیق می کند؛ از شاکی، از متهم، از شاهدها، مدارک را بررسی می کند و هر کاری که لازم باشد انجام می دهد تا به یک نتیجه برسد. اگر بعد از کلی تحقیق و بررسی، بازپرس به این نتیجه برسد که بله، اتهام وارد است و دلایل کافی برای اینکه این فرد مجرم شناخته شود وجود دارد، آن وقت «قرار جلب به دادرسی» را صادر می کند. پس این قرار یعنی: آقا/خانم متهم، دلایل علیه شما به حدی هست که باید در دادگاه از خودتان دفاع کنید و قاضی درباره تان تصمیم بگیرد.
این قرار یک تصمیم نهایی در دادسرا نیست که بگوییم حتماً مجرمید، بلکه فقط می گوید که پرونده تان باید در دادگاه بررسی شود. در واقع، این قرار یک پل ارتباطی است که پرونده را از دادسرا به دادگاه وصل می کند.
جایگاه این قرار توی پرونده های کیفری کجاست؟
در نظام قضایی ما، رسیدگی به پرونده های کیفری دو مرحله اصلی دارد: یکی مرحله «تحقیقات مقدماتی» که در دادسرا انجام می شود و مسئولش بازپرس یا دادیار است، و دیگری مرحله «رسیدگی و محاکمه» که در دادگاه کیفری اتفاق می افتد و قاضی دادگاه تصمیم نهایی را می گیرد. قرار جلب به دادرسی دقیقاً در پایان مرحله تحقیقات مقدماتی و در دادسرا صادر می شود. یعنی بازپرس پرونده را کامل کرده و حالا نظرش این است که باید دادگاه به آن رسیدگی کند.
قرار جلب به دادرسی یعنی پرونده از دست بازپرس خارج شده و برای صدور حکم نهایی راهی دادگاه می شود. این قرار یک جور چراغ سبز است برای محاکمه.
حواستان باشد: تفاوتش با مفاهیم مشابه چیست؟
خیلی وقت ها این اصطلاح با چیزهای دیگر قاطی می شود که ممکن است حسابی سردرگم تان کند. بیایید فرق هایش را با چند مفهوم مشابه بررسی کنیم:
فرقش با حکم جلب (آدم ربایی نیست!)
وقتی می شنویم «حکم جلب»، معمولاً یاد پلیس و بازداشت می افتیم. حکم جلب یعنی مقام قضایی دستور می دهد یک نفر را بازداشت کنند تا در تحقیقات حاضر شود یا برای اجرای حکم حبس به زندان برود. اما «قرار جلب به دادرسی» اصلاً چنین چیزی نیست! این قرار یک دستور بازداشت نیست، بلکه فقط یک تصمیم قضایی است که مسیر پرونده را از دادسرا به دادگاه تغییر می دهد. بعد از صدور قرار جلب به دادرسی، اگر متهم از قبل با وثیقه یا کفالت آزاد بوده، همچنان آزاد است مگر اینکه قاضی دادگاه تصمیم دیگری بگیرد.
فرقش با قرار مجرمیت (اسم قدیمی، مفهوم تازه!)
شاید در فیلم ها یا سریال های قدیمی حقوقی شنیده باشید که می گویند «قرار مجرمیت» صادر شده. این اصطلاح در قوانین قدیمی تر ما استفاده می شد و تقریباً همان کاری را می کرد که امروز «قرار جلب به دادرسی» انجام می دهد. قانون گذار در قانون آیین دادرسی کیفری جدید (سال ۱۳۹۲)، برای اینکه بار منفی کلمه «مجرمیت» را که ممکن بود قبل از صدور حکم نهایی، پیش داوری ایجاد کند، حذف کند، این اصطلاح را به «قرار جلب به دادرسی» تغییر داد. پس الان اگر جایی شنیدید قرار مجرمیت، بدانید که منظور همان قرار جلب به دادرسی است.
فرقش با قرار منع تعقیب و قرار موقوفی تعقیب (خوب ها و بدها)
اینجا می رسیم به فرق های اساسی که کاملاً برعکس هم هستند. بازپرس در پایان تحقیقات می تواند سه جور تصمیم کلی بگیرد:
- قرار منع تعقیب: این خبر خوب است! یعنی بازپرس بعد از بررسی، می بیند که یا اصلاً جرمی اتفاق نیفتاده، یا اینکه دلایل کافی برای اثبات اینکه متهم این جرم را انجام داده، وجود ندارد. با این قرار، پرونده در دادسرا مختومه می شود و به دادگاه نمی رود (مگر اینکه شاکی اعتراض کند).
- قرار موقوفی تعقیب: این هم خبر خوبی است، اما دلیلش با منع تعقیب فرق دارد. این قرار وقتی صادر می شود که جرمی اتفاق افتاده و متهم هم مشخص است، اما به خاطر یک سری موانع قانونی، دیگر نمی توان او را تعقیب کرد. مثلاً متهم فوت کرده، یا شاکی در جرم های قابل گذشت رضایت داده، یا زمان زیادی از وقوع جرم گذشته (مرور زمان). در این حالت هم پرونده به دادگاه نمی رود.
- قرار جلب به دادرسی: همان طور که گفتیم، این یعنی بازپرس معتقد است دلایل کافی برای انتساب جرم به متهم وجود دارد و باید پرونده برای رسیدگی نهایی به دادگاه فرستاده شود.
پس، اگر به زبان ساده بخواهیم بگوییم، منع تعقیب و موقوفی تعقیب یعنی فعلاً یا کلاً بی خیال پرونده می شویم، اما جلب به دادرسی یعنی پرونده جدی شده و راهی دادگاه می شود.
چطور قرار جلب به دادرسی صادر می شود؟ قدم به قدم تا دادگاه
برای اینکه یک قرار جلب به دادرسی صادر شود، پرونده باید یک سری مراحل را در دادسرا طی کند. این مراحل دقیقاً مثل یک بازی پازل هستند که هر تکه سر جای خودش قرار می گیرد تا تصویر نهایی مشخص شود:
شروع تحقیقات: از شاکی تا بازپرس
اولین قدم، معمولاً با شکایت یک نفر (شاکی) یا گزارش مأموران (مثلاً پلیس) شروع می شود. وقتی جرمی گزارش می شود، پرونده برای بررسی های اولیه به دادسرا فرستاده می شود. اینجا بازپرس یا دادیار پرونده را تحویل می گیرد و شروع می کند به جمع آوری اطلاعات. یعنی چی؟ یعنی می بیند چه کسی شاکی است، چه کسی متهم است، ماجرا از چه قرار است، چه مدرکی هست و خلاصه مثل یک کارآگاه شروع می کند به تحقیق.
جمع و جور کردن دلایل: وقتی بازپرس اتهام را جدی می گیرد
بازپرس در این مرحله هر مدرکی که بتواند پیدا می کند: از شهادت شهود، بازجویی از متهم و شاکی، بررسی اسناد و مدارک، نظر کارشناسی، بازرسی از محل و هر چیز دیگری که فکر کند می تواند به روشن شدن ماجرا کمک کند. هدفش این است که ببیند آیا دلایل کافی وجود دارد که نشان دهد جرمی واقع شده و این جرم توسط متهم انجام شده است یا نه. اگر این دلایل به نظرش کافی و محکم آمد، اتهام را جدی می گیرد.
دفاع آخر: فرصتی که شاید سرنوشت ساز باشد
یکی از مراحل مهم قبل از اینکه بازپرس تصمیم نهایی را بگیرد، «اخذ آخرین دفاع» از متهم است. این مرحله خیلی حیاتی است؛ چون آخرین فرصت متهم است که حرف هایش را بزند، دلایلش را ارائه کند و از خودش دفاع کند. بازپرس موظف است تمام دفاعیات متهم را با دقت گوش کند و آن ها را در تصمیم گیری اش لحاظ کند. البته در مرحله دادگاه هم متهم می تواند از خودش دفاع کند، اما این دفاع آخر در دادسرا، نقش مهمی در صدور قرار بازپرس دارد.
صدور قرار توسط بازپرس: بله یا خیر؟ (با اشاره به ماده ۲۶۵)
بعد از اینکه بازپرس همه تحقیقات را انجام داد، آخرین دفاع را از متهم گرفت و به این نتیجه رسید که دلایل کافی برای توجه اتهام به متهم وجود دارد، آن وقت «قرار جلب به دادرسی» را صادر می کند. این تصمیم باید مستدل و مستند باشد، یعنی باید دلایلش را بنویسد و بگوید چرا چنین تصمیمی گرفته است. ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی کیفری هم همین را می گوید: هرگاه بازپرس عقیده به توجه اتهام داشته باشد، قرار جلب به دادرسی صادر و پرونده را با نظر خود برای اظهار نظر به دادستان ارسال می کند.
نظر دادستان: مهر تأیید یا درخواست تکمیل؟
پرونده به همین راحتی به دادگاه نمی رود. بعد از اینکه بازپرس قرار جلب به دادرسی را صادر کرد، پرونده را به همراه نظر خودش برای دادستان می فرستد. دادستان اینجا نقش یک ناظر و تأییدکننده را دارد. او هم پرونده را بررسی می کند و دو حالت ممکن است پیش بیاید:
- دادستان موافقت می کند: اگر دادستان هم با نظر بازپرس موافق باشد، او هم قرار جلب به دادرسی را تأیید می کند و سپس «کیفرخواست» را صادر می کند. بعد از صدور کیفرخواست، پرونده آماده رفتن به دادگاه می شود.
- دادستان مخالفت می کند یا تحقیقات را ناقص می بیند: اگر دادستان موافق نباشد یا فکر کند تحقیقات کامل نیست، می تواند پرونده را برای تکمیل تحقیقات دوباره به بازپرس برگرداند یا حتی با صدور قرار جلب به دادرسی مخالفت کند و به جای آن، قرار منع تعقیب یا موقوفی تعقیب را پیشنهاد بدهد. در این صورت، برای حل اختلاف بین بازپرس و دادستان، پرونده به دادگاه فرستاده می شود تا دادگاه تصمیم نهایی را بگیرد.
راهی شدن پرونده به دادگاه: آماده باشید برای مرحله بعد!
وقتی قرار جلب به دادرسی توسط بازپرس صادر و توسط دادستان هم تأیید شد (و کیفرخواست صادر شد)، یا اگر دادگاه در صورت اختلاف نظر بازپرس و دادستان، جلب به دادرسی را تأیید کرد، دیگر پرونده راهی دادگاه کیفری صالح می شود. از این لحظه به بعد، مرحله رسیدگی در دادگاه شروع می شود و شما باید برای دفاع از خودتان در حضور قاضی دادگاه آماده شوید.
چه شرایطی باید باشد تا جلب دادرسی صادر شود؟
همان طور که گفتیم، صدور قرار جلب به دادرسی یک موضوع کاملاً سلیقه ای و بی قاعده نیست؛ بلکه باید یک سری شرایط قانونی وجود داشته باشد تا بازپرس بتواند چنین قراری را صادر کند. بیایید این شرایط را با هم مرور کنیم:
دلایل محکم و کافی: قاضی با حدس و گمان تصمیم نمی گیرد!
مهم ترین شرط، این است که بازپرس باید دلایل و شواهد کافی داشته باشد که نشان دهد متهم، جرمی را مرتکب شده است. این دلایل نباید صرفاً حدس و گمان یا شایعه باشند، بلکه باید مستند و معتبر باشند. مثلاً شهادت قابل اعتماد شهود، اقرار خود متهم، گزارش های پلیسی، نتایج کارشناسی، فیلم و عکس، اسناد و مدارک کتبی و هر چیزی که بتواند ادعای شاکی را تأیید کند. اگر دلایل سست و ناکافی باشند، بازپرس باید قرار منع تعقیب صادر کند، نه جلب به دادرسی.
وقوع جرم حتمی: باید ثابت شود اتفاقی افتاده!
قبل از اینکه اتهام به کسی وارد شود، باید ثابت شود که اصلاً جرمی اتفاق افتاده است. مثلاً اگر کسی ادعا کند مالش دزدیده شده، باید ثابت شود که واقعاً مالی دزدیده شده و این فقط یک سوءتفاهم یا گم شدن ساده نبوده است. اگر جرمی در کار نباشد، دیگر دلیلی برای جلب به دادرسی وجود ندارد.
سه رکن اصلی جرم: قانونی، مادی، معنوی
هر جرمی سه رکن اصلی دارد که بدون آن ها، نمی توانیم بگوییم جرمی واقع شده و کسی مجرم است. بازپرس باید هر سه این رکن ها را احراز کند:
- رکن قانونی: یعنی کاری که متهم کرده، باید در یکی از قوانین مملکت ما جرم شناخته شده باشد. مثلاً دزدی جرم است، اما دروغ گفتن (به جز در موارد خاص قانونی مثل شهادت دروغ) فی نفسه جرم نیست.
- رکن مادی: یعنی عمل مجرمانه باید واقعاً انجام شده باشد. مثلاً برای جرم سرقت، باید واقعاً مالی برداشته شده باشد، نه اینکه فقط متهم قصد سرقت داشته ولی کاری نکرده باشد (البته شروع به جرم خودش داستان دیگری دارد!).
- رکن معنوی (یا روانی): یعنی متهم باید قصد و سوءنیت انجام جرم را داشته باشد. مثلاً اگر کسی سهواً و بدون قصد قبلی به کسی آسیب بزند، جرمش با وقتی که عمداً قصد آسیب زدن داشته، فرق می کند.
اگر یکی از این سه رکن اصلی وجود نداشته باشد، نمی توان قرار جلب به دادرسی صادر کرد.
موانع قانونی در کار نباشد: وقتی قانون خودش جلوی پرونده را می گیرد
بعضی وقت ها حتی اگر جرمی واقع شده باشد و دلایل کافی هم باشد، اما به دلیل وجود یک سری موانع قانونی، دیگر نمی توان متهم را تعقیب کرد و قرار جلب به دادرسی صادر نمی شود. این موانع شامل مواردی مثل:
- مرور زمان: یعنی از زمان وقوع جرم یا آخرین اقدام تعقیبی، مدت زمان زیادی گذشته باشد که قانون اجازه تعقیب را نمی دهد.
- فوت متهم: اگر متهم فوت کند، پرونده مختومه می شود.
- عفو: اگر متهم مشمول عفو عمومی شود.
- گذشت شاکی: در جرائمی که با شکایت شاکی شروع می شوند و جنبه خصوصی دارند (مثل توهین یا ضرب و جرح عمدی بدون جراحت)، اگر شاکی رضایت بدهد و گذشت کند، پرونده مختومه می شود.
- جنون، اکراه، اضطرار، دفاع مشروع: اینها عوامل رافع مسئولیت کیفری هستند. یعنی اگر متهم به دلیل جنون مرتکب جرم شده باشد، یا مجبور به انجام آن شده باشد، یا برای دفاع از خودش کاری کرده باشد، مسئولیت کیفری ندارد.
وجود هر کدام از این شرایط، می تواند جلوی صدور قرار جلب به دادرسی را بگیرد و بازپرس باید قرار دیگری (مثل موقوفی تعقیب) صادر کند.
قرار جلب به دادرسی با کیفرخواست چه فرقی دارد؟
این دو تا اصطلاح خیلی به هم نزدیک هستند و گاهی با هم قاطی می شوند، اما در واقع دو مرحله پشت سر هم در فرآیند قضایی هستند و با هم تفاوت های مهمی دارند. بیایید با هم ببینیم هر کدام چه کاری انجام می دهند و چه فرقی با هم دارند:
قرار جلب به دادرسی
همان طور که قبلاً گفتیم، قرار جلب به دادرسی تصمیمی است که بازپرس (یا دادیار) در دادسرا و پس از تکمیل تحقیقات مقدماتی می گیرد. این قرار می گوید: «آقا یا خانم قاضی، من تحقیقاتم را انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که دلایل کافی برای اینکه اتهام به این فرد وارد است، وجود دارد. پس لطفاً این پرونده را به دادگاه بفرستید تا شما بررسی کنید و حکم نهایی را صادر کنید.» پس، این قرار به نوعی تصمیم دادسرا برای فرستادن پرونده به دادگاه است.
کیفرخواست
حالا نوبت کیفرخواست است. کیفرخواست یک سند رسمی است که توسط دادستان (بعد از اینکه قرار جلب به دادرسی بازپرس را تأیید کرد) صادر می شود. کیفرخواست مثل یک برگه اتهام دقیق است که در آن تمام جزئیات جرم، مواد قانونی مربوطه، ادله و مدارک و درخواستی که دادستان برای مجازات متهم دارد، نوشته شده است. این سند به دادگاه می گوید که دادستان چه چیزی را از دادگاه می خواهد و چرا معتقد است متهم مجرم است. کیفرخواست در واقع شروع رسمی محاکمه در دادگاه است.
پس، اگر بخواهیم یک تصویر ساده برایتان بکشیم: قرار جلب به دادرسی مثل یک پیشنهاد از طرف بازپرس به دادستان است که «بیا این پرونده را بفرستیم دادگاه»، و کیفرخواست مثل یک نامه رسمی از دادستان به دادگاه است که «این هم پرونده، این هم اتهامات، حالا شما حکم بدهید».
برای اینکه بهتر این تفاوت ها را درک کنید، به جدول زیر نگاهی بیندازید:
| ویژگی | قرار جلب به دادرسی | کیفرخواست |
|---|---|---|
| مقام صادرکننده | بازپرس (یا دادیار) | دادستان |
| زمان صدور | پس از اتمام تحقیقات مقدماتی در دادسرا | پس از تأیید قرار جلب به دادرسی توسط دادستان |
| ماهیت | تصمیمی مبنی بر کفایت دلایل برای ارجاع به دادگاه | سندی حاوی اتهامات دقیق و درخواست مجازات از دادگاه |
| محتوا | اشاره به توجه اتهام و ضرورت رسیدگی در دادگاه | مشخصات متهم، اتهامات، ادله، مواد قانونی و درخواست مجازات |
| اثر حقوقی | زمینه ساز صدور کیفرخواست | آغاز رسمی مرحله رسیدگی و محاکمه در دادگاه |
خب، بعد از اینکه جلب دادرسی صادر شد چه اتفاقی می افتد؟
وقتی خبر «جلب دادرسی صادر شد» به شما می رسد، طبیعی است که نگران باشید و دائم از خودتان بپرسید: «حالا چه می شود؟» بیایید با هم ببینیم بعد از این قرار مهم، چه سرنوشتی در انتظار پرونده و متهم است:
پرونده تان می رود دادگاه: قاضی اصلی اینجا نشسته!
اولین و مهم ترین اتفاقی که می افتد این است که پرونده شما دیگر در دادسرا نخواهد ماند. بعد از صدور کیفرخواست توسط دادستان، پرونده به دادگاه کیفری صالح فرستاده می شود. اینجاست که مرحله «رسیدگی و محاکمه» رسماً آغاز می شود. در دادگاه، قاضی (یا قضات) دادگاه پرونده را دوباره از ابتدا بررسی می کنند، دلایل را می سنجند و به دفاعیات متهم و ادعاهای شاکی گوش می دهند تا در نهایت یک حکم نهایی صادر کنند.
باید در دادگاه حاضر شوید و از خودتان دفاع کنید
اگر متهم هستید و قرار جلب به دادرسی برایتان صادر شده، باید خودتان را برای حضور در جلسات دادگاه آماده کنید. دادگاه شما را احضار می کند و شما موظفید در جلسات حاضر شوید و از اتهاماتی که به شما وارد شده است، دفاع کنید. اینجا فرصت دارید که تمام حرف هایتان را بزنید، مدارک جدید ارائه کنید، شهود خودتان را معرفی کنید و هر کاری که لازم است برای اثبات بی گناهی تان انجام دهید. خیلی مهم است که در این مرحله، یک وکیل متخصص کیفری همراهتان باشد تا راهنمایی های لازم را به شما بکند.
تکلیف تأمین کیفری: شاید وثیقه تان تغییر کند
اگر در مرحله تحقیقات مقدماتی با قرار تأمین کیفری (مثلاً وثیقه یا کفالت) آزاد شده بودید، بعد از صدور قرار جلب به دادرسی، قاضی دادگاه می تواند این تأمین را بررسی کند. ممکن است قاضی تشخیص دهد که همان تأمین کافی است، یا اینکه لازم است مبلغ وثیقه یا نوع تأمین تغییر کند (مثلاً تشدید شود) تا از فرار متهم جلوگیری شود. پس باید حواستان به این موضوع هم باشد و اگر تغییراتی اعلام شد، آن ها را انجام دهید.
حکم نهایی هنوز صادر نشده: نگران نباشید، فرصت دفاع هست!
یک نکته خیلی مهم را یادتان باشد: صدور قرار جلب به دادرسی به معنای محکومیت قطعی شما نیست! این قرار فقط می گوید که پرونده شما به حدی جدی است که باید در دادگاه بررسی شود. در دادگاه، شما هنوز بی گناه فرض می شوید و حق دارید از خودتان دفاع کنید. قاضی دادگاه ممکن است بعد از بررسی تمام جوانب، شما را تبرئه کند، یا حکم به مجازات بدهد. پس نباید روحیه خودتان را از دست بدهید و باید با قدرت و با کمک یک وکیل کاربلد، از حق خودتان دفاع کنید.
یادتان باشد، قرار جلب به دادرسی پایان راه نیست، بلکه آغاز مرحله ای جدید برای دفاع از خودتان در دادگاه است. هنوز فرصت برای اثبات بی گناهی دارید.
پشتوانه قانونی قرار جلب به دادرسی کجاست؟ نگاهی به قانون آیین دادرسی کیفری
تمام مراحل و تصمیمات قضایی در کشور ما بر اساس قانون انجام می شود. «قرار جلب به دادرسی» هم از این قاعده مستثنی نیست و در قانون آیین دادرسی کیفری، مواد مشخصی به آن اختصاص داده شده است. دانستن این مواد می تواند به شما یک دید قانونی بهتر بدهد:
ماده ۲۶۴: تکلیف بازپرس بعد از اتمام تحقیقات
این ماده به بازپرس می گوید که بعد از اینکه تحقیقاتش تمام شد و دیگر هیچ سؤال و ابهامی نداشت، باید نهایتاً ظرف پنج روز نظر خودش را به صورت مستدل و مستند و در قالب یک قرار مناسب اعلام کند. یعنی بازپرس نمی تواند پرونده را همین طور بلاتکلیف نگه دارد و باید تکلیفش را مشخص کند. یکی از آن «قرارهای مناسب»، همین «قرار جلب به دادرسی» است.
پس، اگر بازپرسی پرونده تان را معلق گذاشته و طولانی شده، می توانید به استناد این ماده، پیگیری کنید.
ماده ۲۶۵: وقتی بازپرس اتهام را محرز می بیند
این ماده، هسته اصلی قرار جلب به دادرسی است. دقیقاً می گوید که: هرگاه بازپرس عقیده به توجه اتهام داشته باشد، قرار جلب به دادرسی صادر و پرونده را با نظر خود برای اظهار نظر به دادستان ارسال می کند. یعنی اگر بازپرس بعد از همه تحقیقات به این نتیجه برسد که متهم واقعاً جرمی را مرتکب شده و دلایل کافی برای این ادعا وجود دارد، باید قرار جلب به دادرسی را صادر کند و پرونده را برای تأیید نهایی به دادستان بفرستد.
ماده ۲۶۶: اگر دادستان پرونده را ناقص ببیند
این ماده نقش دادستان را بعد از صدور قرار جلب به دادرسی توسط بازپرس، روشن می کند. اگر دادستان پرونده را بررسی کند و ببیند که تحقیقات کامل نیست یا ایراداتی دارد، می تواند پرونده را با ذکر موارد نقص، دوباره به بازپرس برگرداند تا تحقیقات را تکمیل کند. تا وقتی تحقیقات تکمیل نشود، دادستان نظر نهایی اش را نمی دهد. این یعنی دادستان هم باید مطمئن شود که همه چیز سر جای خودش است.
ماده ۲۶۸: راه افتادن کیفرخواست و پرونده به دادگاه
این ماده درباره مرحله بعد از تأیید قرار جلب به دادرسی توسط دادستان است. اگر دادستان با نظر بازپرس موافق باشد و قرار جلب به دادرسی را تأیید کند، دادستان ظرف دو روز با صدور کیفرخواست، از طریق شعبه بازپرسی بلافاصله پرونده را به دادگاه صالح ارسال می کند. پس این ماده، مسیر پرونده را از دادسرا به دادگاه نهایی می کند.
ماده ۲۷۶: وقتی دادگاه، منع تعقیب را نقض می کند
گاهی اوقات ممکن است بازپرس قرار منع تعقیب صادر کند (یعنی بگوید دلایل کافی نیست و متهم گناهکار نیست)، اما شاکی به این قرار اعتراض کند و پرونده به دادگاه برود. اگر دادگاه اعتراض شاکی را قبول کند و ببیند که بازپرس اشتباه کرده و دلایل کافی برای توجه اتهام وجود دارد، می تواند قرار منع تعقیب را نقض کند و خودش قرار جلب به دادرسی صادر کند! در این صورت، بازپرس موظف است متهم را احضار کرده، اتهام را به او تفهیم کند، آخرین دفاع را از او اخذ نماید و سپس با تأمین مناسب، پرونده را به دادگاه بفرستد. نکته مهم این است که اگر دادگاه خودش جلب به دادرسی صادر کند، دیگر نیازی به صدور کیفرخواست توسط دادستان نیست و پرونده مستقیماً به دادگاه می رود.
با دانستن این مواد قانونی، می توانید با دید بازتری روند پرونده خود را پیگیری کنید و بدانید هر مرحله از کجا نشأت می گیرد و چه پشتوانه ای دارد.
می توان به قرار جلب به دادرسی اعتراض کرد؟ راه هایی برای دفاع
یکی از سوالات پرتکرار و مهمی که پیش می آید این است که آیا می توان به قرار جلب به دادرسی اعتراض کرد؟ جواب کوتاه و صریح این است: نه، متهم نمی تواند به صورت مستقیم و مستقل به این قرار اعتراض کند. اما این به معنی پایان راه و بسته شدن تمام راه های دفاعی نیست! بیایید بیشتر توضیح دهیم.
اعتراض مستقیم؟ متاسفانه نه!
برخلاف برخی قرارهای دیگر دادسرا مثل قرار منع تعقیب یا قرار موقوفی تعقیب (که شاکی می تواند به آن ها اعتراض کند) یا قرارهای تأمین کیفری (که متهم می تواند به آن ها اعتراض کند)، قانون گذار برای قرار جلب به دادرسی، راه اعتراض مستقیم توسط متهم را پیش بینی نکرده است. دلیلش هم این است که این قرار، یک تصمیم نهایی درباره مجرمیت یا بی گناهی نیست؛ بلکه فقط یک مرحله میانی برای انتقال پرونده به دادگاه است.
پس اگر این قرار برایتان صادر شد، نباید دنبال راهی بگردید که مستقیم به خود همین قرار اعتراض کنید، چون چنین راهی در قانون وجود ندارد.
پس کجا می توانم از خودم دفاع کنم؟ در دادگاه!
اینکه نمی توانید مستقیم به قرار جلب به دادرسی اعتراض کنید، اصلاً به معنای سلب حق دفاع از شما نیست. اتفاقاً برعکس! اصلی ترین و مهم ترین جایی که می توانید از تمام حقوق خودتان استفاده کنید و برای بی گناهی تان بجنگید، مرحله رسیدگی در دادگاه کیفری است. وقتی پرونده به دادگاه می رود:
- حق دفاع کامل دارید: می توانید وکیل بگیرید، شهود خودتان را معرفی کنید، اسناد و مدارک جدید ارائه دهید، از خودتان دفاع کنید و هر استدلال قانونی که دارید، به قاضی بگویید.
- دادگاه مستقل عمل می کند: قاضی دادگاه لزوماً با نظر بازپرس و دادستان موافق نیست. او پرونده را از نو بررسی می کند و ممکن است به این نتیجه برسد که دلایل کافی برای محکومیت شما وجود ندارد و حکم برائت (بی گناهی) شما را صادر کند.
- فرصت های تجدید نظر: حتی اگر دادگاه بدوی (اولیه) شما را محکوم کرد، باز هم حق تجدید نظر خواهی در دادگاه های بالاتر (تجدید نظر، دیوان عالی کشور) را دارید.
پس، انرژی تان را برای اعتراض مستقیم به قرار جلب به دادرسی هدر ندهید، بلکه آن را برای یک دفاع قدرتمند در دادگاه ذخیره کنید!
وقتی شاکی اعتراض می کند و دادگاه وارد عمل می شود
یک حالت خاص هم وجود دارد که مربوط به متهم نیست، بلکه به شاکی برمی گردد. همان طور که در توضیح ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی کیفری گفتیم، اگر بازپرس در ابتدا قرار منع تعقیب صادر کند (یعنی متهم را بی گناه بداند)، شاکی می تواند به این قرار اعتراض کند. اگر دادگاه به اعتراض شاکی رسیدگی کند و تشخیص دهد که بازپرس اشتباه کرده و دلایل کافی برای اتهام متهم وجود دارد، آن وقت خود دادگاه قرار منع تعقیب را نقض کرده و قرار جلب به دادرسی را صادر می کند. در این حالت، این دادگاه است که تصمیم به جلب به دادرسی می گیرد و پرونده را برای رسیدگی بیشتر به بازپرس (برای اخذ آخرین دفاع) و سپس به خود دادگاه برمی گرداند.
اینجا، متهم به صورت غیرمستقیم و از طریق اعتراض شاکی، با قرار جلب به دادرسی مواجه شده، اما باز هم فرصت دفاع در دادگاه را دارد.
یک نمونه فرضی از قرار جلب به دادرسی (برای اینکه تصویر روشن تری داشته باشید)
برای اینکه همه این حرف ها و اصطلاحات برایتان ملموس تر شود، بیایید یک نمونه فرضی از متن یک قرار جلب به دادرسی را ببینیم. البته متن واقعی این قرارها جزئیات بیشتری دارد، اما این نمونه می تواند یک تصویر کلی به شما بدهد:
دادسرای عمومی و انقلاب شهر […]
شعبه بازپرسی شماره […]
تاریخ صدور: ۱۴۰۳/۰۴/۱۵
شماره پرونده: […]
کلاسه پرونده: […]
قرار جلب به دادرسی
موضوع پرونده: سرقت تجهیزات از انبار شرکت الف
مشخصات متهم:
- نام: آقای محمدی
- نام خانوادگی: احمدی
- نام پدر: رضا
- شماره ملی: […]
- متولد: ۱۳۷۰
- شغل: کارگر
- محل اقامت: تهران، خیابان […]، کوچه […]، پلاک […]
اتهام: سرقت حدی (یا تعزیری بسته به شرایط) بر اساس ماده ۶۵۱ قانون مجازات اسلامی.
خلاصه جریان پرونده و ادله اتهام:
در تاریخ ۱۴۰۳/۰۲/۲۰، شاکی (شرکت الف) با ارائه شکوائیه ای اعلام داشت که مقادیری تجهیزات الکترونیکی از انبار این شرکت به سرقت رفته است. با ارجاع پرونده به این شعبه و آغاز تحقیقات مقدماتی، مأموران محترم کلانتری […] با بررسی دوربین های مداربسته محل و شهادت نگهبان شب، آقای […] (متهم) را به عنوان مظنون اصلی شناسایی و احضار نمودند. در بازرسی از منزل متهم، با حکم قضایی، بخشی از اموال مسروقه کشف و ضبط گردید. همچنین، نظریه کارشناسی تطبیق اثر انگشت، اثر انگشت کشف شده در محل سرقت را با اثر انگشت متهم تطبیق داده است. متهم در دفاعیات خود، منکر ارتکاب جرم گردیده و اظهار نموده اموال مکشوفه را از شخص ثالثی خریداری کرده است. اما با توجه به عدم ارائه دلایل و مدارک مستند از سوی متهم جهت اثبات ادعایش و همچنین وجود قراین و شواهد قوی از جمله فیلم دوربین های مداربسته، کشف اموال مسروقه در منزل متهم و نظریه کارشناسی اثر انگشت، انتساب اتهام سرقت به وی محرز و دلایل کافی جهت جلب به دادرسی ایشان فراهم می باشد.
مستندات قانونی: مواد ۲۶۵ و سایر مواد مربوط به سرقت در قانون مجازات اسلامی.
نهایتاً با احراز توجه اتهام سرقت به آقای محمدی احمدی فرزند رضا، قرار جلب به دادرسی نامبرده صادر و پرونده جهت اظهارنظر و صدور کیفرخواست به محضر محترم دادستان عمومی و انقلاب […] ارسال می گردد.
بازپرس شعبه […] دادسرای عمومی و انقلاب […]
(امضاء)
در این نمونه می بینید که اطلاعات دقیقی از متهم، اتهام، خلاصه ای از نحوه کشف جرم و دلایل موجود برای اثبات آن، و در نهایت مستند قانونی و تصمیم بازپرس برای ارسال پرونده به دادستان قید شده است. این فرمت یک چارچوب کلی برای درک بهتر این قرار قضایی به شما می دهد.
حرف آخر: چرا وکیل متخصص کیفری، عصای دست شماست؟
تا اینجا با هم به صورت کامل و دوستانه بررسی کردیم که «قرار جلب به دادرسی» چیست، چطور صادر می شود، چه فرقی با بقیه قرارها دارد و بعد از صدور آن چه اتفاقاتی می افتد. دیدید که این قرار چقدر می تواند در مسیر یک پرونده کیفری حیاتی باشد و راه را برای محاکمه در دادگاه هموار کند. پیچیدگی های این مرحله و مراحل بعدی، به خصوص در دادگاه، آن قدر زیاد است که شاید یک فرد عادی نتواند به تنهایی از پس آن ها بربیاید و حق و حقوقش را به درستی پیگیری کند.
اینجاست که اهمیت داشتن یک وکیل متخصص کیفری خود را نشان می دهد. وکیلی که در زمینه پرونده های کیفری تجربه و دانش کافی دارد، می تواند:
- به شما کمک کند تا تمام مراحل قانونی را با آگاهی کامل طی کنید.
- دفاعیات شما را به بهترین شکل ممکن تنظیم و در دادگاه ارائه کند.
- از تمام حقوق قانونی شما محافظت کند و اجازه ندهد ناخواسته حقی از شما ضایع شود.
- شما را از تمام جزئیات و عواقب قانونی هر تصمیمی مطلع سازد.
- با جمع آوری مدارک و شواهد جدید، پرونده شما را تقویت کند.
فرقی نمی کند شاکی باشید یا متهم، در هر صورت مواجه شدن با قرار جلب به دادرسی یک نقطه حساس است که می تواند سرنوشت شما را تغییر دهد. پس توصیه می کنیم که قبل از هر اقدامی، حتماً با یک وکیل متخصص مشورت کنید. یک مشاور حقوقی خوب، نه تنها راهنمای شما در مسیر پرپیچ و خم دادگستری است، بلکه می تواند با دانش و تجربه خود، آرامش خاطر بیشتری به شما بدهد. با کمک یک وکیل کاربلد، می توانید با خیالی آسوده تر و قدم هایی محکم تر، از حقوق خود دفاع کنید و به نتیجه ای مطلوب برسید.
برای دریافت مشاوره حقوقی تخصصی در خصوص پرونده های کیفری و قرار جلب به دادرسی، می توانید با کارشناسان حقوقی ما تماس بگیرید. ما اینجا هستیم تا با دانش و تجربه خود، در کنار شما باشیم و بهترین مسیر را پیش رویتان قرار دهیم.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "جلب دادرسی صادر شد | مفهوم، مراحل و آثار حقوقی آن" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "جلب دادرسی صادر شد | مفهوم، مراحل و آثار حقوقی آن"، کلیک کنید.



